
کتاب درک فیلم | نشر چشمه,گیلگمش
فاصلهی دوربین از موضوع
وضعیتهای گوناگون دوربین نسبت به موضوع در یک نما از نزدیک تا دور در نوسان است، که فاصلهی متوسط از موضوع این بار هم گونهای چشمانداز «عادی» ارائه میدهد. فریادها و نجواها (۱۹۷۲، برگمان) از نظر محتوا آزاردهنده و از نظر ضرباهنگِ حرکت کُند است. فیلم سرشار از نماهای خیلی نزدیک است، بهگونهای که لحظههای مشخصاً عذابآورش کمابیش به طرزی تحملناپذیر بر بیننده فشار میآورند.
یکی از بهترین کاربردهای هنرمندانهی نمای دور در هجوم به زمین طلاخیز (۱۹۲۵، چاپلین) در صحنهای که گروهی از مردم از دامنهی تپهای بالا میروند دیده میشود. جلوهی نمای دور از چشمانداز این است که حرکت آدمها را تبدیل کند به یک ترکیببندی از حرکت روی منظره.
به مانند زاویهی فیلمبرداری، در مورد وضعیت دوربین نسبت به موضوع نیز یک فاصلهی «عادی» که دید بالنسبه کاملی از شخصیت ارائه میدهد کاربرد فراوانی دارد. از این فاصله، نه آنقدر از موضوع دور هستیم که نتوانیم مختصات برجستهاش را ببینیم و نه آن قدر نزدیک که کوچکترین حرکت یک ابرو حواسمان را پرت کند. در تریلرهای دههی ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ هامفری بوگارت، به کارگردانی هاوارد هاکس و جان هيوستن، فاصلهی متوسط دوربین تا موضوع سهم مهمی به عهده داشت. تأثیر این شیوهی کار این بود که وضعیت مکانی دوربین مخل دریافت تماشاگر از کنش صحنه نمیشد.
صفحه ۲۱
