تو این فکرم که تمومش کنم

نویسنده: ایان رید

یکی دو ثانیه طول می‌کشد تا در تاریکی مطلق با کشیدن دستم روی دیوار کلید چراغ را پیدا کنم. وقتی چراغ را روشن می‌کنم، طنين وزوزی همراه با نورِ تند سفید بلند می‌شود. از آن نورهای زردرنگ معمولی‌ای نیست که در دست‌شویی‌ها دیده می‌شود و به‌اش عادت دارم. نورِ سفید بی‌روحی است که شباهت زیادی به نورِ اتاق‌های جراحی دارد و مجبورم می‌کند چشم‌هایم را نیمه‌ باز نگه دارم. نمی‌دانم کدام‌یک اعصاب‌خردکن‌تر است؛ نورِ سفید یا وزوز همراهش. 

حالا که این‌جا با این نورِ کورکننده هستم، بیش‌تر متوجه می‌شوم که خانه چه‌قدر تاریک است.

صفحه ۱۰۴

تو این فکرم که تمومش کنم

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

مترجم فاعلِ مختار نیست

رضا رضایی: مروری بر زندگی و آثار

عشق؛ یگانه منجی انسان

مروری بر کتاب بینوایان نوشته‌ی ویکتور هوگو

پرسش‌های نکرده، پرسش‌های بی‌جواب

مروری بر کتاب ادبیات چیست نوشته‌ی ژان پل سارتر

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید