کتاب ته خیار
نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
قلم گاو را نگاه کردم، اشک در چشم هایم جمع شد. به فرزندانش که همگی سر سفره بودند نگاه کردم، دو تا دختر و سه تا پسر. همین جور لال مانی گرفته بودند. زل زده بودند به من. آش رشته میخوردند، آش را هورت میکشیدند بالا و رشتههایی که از دو سوی دهانشان آویزان میشد، با سر انگشت میگرفتند و میکردند توی دهان. مانند سایر یتیمان میجویدند. برایشان کمی صحبت کردم و گفتم «قدر یتیمی را بدانید. من و پدرتان خیلی زحمت کشیدیم که بتوانیم شما را یتیم کنیم تا آینده خوبی داشته باشید. بعد از این دیگر بستگی دارد به همت شما.»
صفحه133
- نام کتاب: ته خیار
- ناشر : معین
- تعداد صفحات: 221
- شابک: 9789641651109
- شماره چاپ: 17
- سال چاپ: 1400
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز،رقعی
- دسته بندی: داستان فارسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
شما که غریبه نیستید
برگرفته از کتاب "شما که غریبه نیستید" نوشتهی هوشنگ مرادی کرمانی، نشر معین
داستانگویی برآمده از رنجها
هوشنگ مرادی کرمانی: مروری بر زندگی و آثار
چون خمرهی مدرسه شکسته است
مروری بر کتاب خمره نوشتهی هوشنگ مرادی کرمانی
کتاب های پیشنهادی