
وقتی که همهی سالن تئاتر کاملاً تاریک است، نور پروژکتور روی راوی میافتد که جلو پرده ایستاده است و کلاهش را در دست دارد.
آنتون گریگوریف، راوی (مؤدب، آرام و با لحنی کنایهآمیز)
خانمها، آقایان،
وقایعی که عنقریب شاهدشان خواهید بود در شهرستان ما و تحت تأثیر دوست محترم من، پروفسور استپان تروفیموویچ ورخوونسکی، اتفاق افتاد. پروفسور همیشه در میان ما نقشی به غایت وطنپرستانه ایفا کرده بود.
صفحه ۱۳در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتابهای پیشنهادی