کتاب اسب ها و آدم ها

نویسنده: ویلیام فاکنر

بله، قربان. فلم اسنوپس تمام آن روستا را پر کرده از اسب‌های خال خال. هر جا بروی صداهای جماعت را می‌شنوی که کارشان شده داد و فریاد و دویدن دنبال اسب‌ها و این حیوانات هم از خدا خواسته پا می‌گذارند به فرار، این طرف و آن طرف می‌دوند و از روی پل‌های چوبی فسقلی این اطراف رد می‌شوند و صداهایی مانند آسمان غرنبه از خود در می‌کنند. امروز صبح اینجا بودم: تقریباً تو نیمه راه شهر، سوار کالسکه‌ام و اسب‌ها برای خودشان آهسته می‌رفتند و من تو چرت بودم که یکهو دیدم چیزی از پشت بته‌ها عین فشفشه پرید تو جاده. این قدر سریع حرکت می‌کرد انگار تو هوا می‌دوید. تا آمدم ببینم چی بود، کی بود، دیدم یک چیز گنده‌ای بود مثل خود تخته‌ی اعلانات که عین خود عقاب فرو آمد رو سر اسب‌های بیچاره‌ی من. نیم ساعتی طول کشید تا توانستم جلوی اسب‌ها و کالسکه‌ام را بگیرم و بر اوضاع مسلط شوم و آن زبان بسته‌ها را متوقف کنم.

صفحه ۶۶

افزودن به پاکت خرید 52,000 تومان

کتاب اسب ها و آدم ها

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

زنان در دست‌اندازهای شهر

مروری بر کتاب زنان و کیفیت زندگی نوشته‌ی فریبا سیدان

همه چیز سیاه است حتی مبارزه علیه سیاهی

مروری بر کتاب زن زیادی نوشته‌ی جلال آل احمد

ندای پرچم سفید

مروری بر کتاب چرا جنگ؟ مکاتبات آلبرت اینشتین و زیگموند فروید

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 52,000 تومان