هیچوقت نمیتوان فهمید چهطور باید تعریفش کرد، به شیوهی اولشخص یا دومشخص، کاربرد سومشخصِ جمع یا مرتباً ابداعِ وجوهی که به هیچ دردی نمیخورند. بالفرض یکی پیدا شود بگوید: من ماه را خواهم دید که طلوع میکرد؛ یا: ما من را زخمی در پشتِ چشمهایم زدیم؛ یا علیالخصوص: تو، زنِ موبور، ابرهایی بود که در برابر صورتهای آنها مالِ خودت ما از آنِ او مالِ تو مالِ من میشتابند. اه، چه مزخرفی!
صفحه 39
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید