در عاشقانههای هوای تازه، هنوز شاعر بیتابانه در جستجوی آنیمای گمشدهاش است و در اشعارش جای کسی یا چیزی خالی است و بهدنبال عشقی است که بسان دریاست و خشکیدنی نیست، قلبی میخواهد که آینهای در کنار دلش باشد تا در او بخندد، تا در او بگرید (ر.ک. هوای تازه، ص: 217)، بنابراین، میگوید:
و این منم که خواهشی کور و تاریک در جایی دور و
دستنیافتنی از روحم ضجه میزند
(هوای تازه، غزل بزرگ، ص: 295).
صفحه 100
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید