کتاب آنته کریستا

نویسنده: آملی نوتومب

من شانزده ساله بودم و هیچ چیزی نداشتم. نه سرمایه‌ای، نه آرامش روحی‌ای، نه دوستی، نه عشـقی و نه ایده‌ای. حتا مطمئن نبـودم روح دارم، خـودم بودم و همین کمد لباس و کتاب‌هایم. دوست نداشـتم جلو کسی لباس عوض کنم و لباس کس دیگری را بپوشم و کسی هم لباس من را بپوشد. جیغ زدم. او ایستاد و با تعجب نگاهم کرد. من که از عصبانیت می‌لرزیدم، گفتم «دیوونه بازی بسه. دوست ندارم جلو کسی لباسـم رو عوض کنم. از اون گذشته؛ اصلاً خوشم نمی‌آد پیرهن کس دیگه‌ای رو بپوشم.» احساس کردم از این که اذیتم می‌کند، لذت می‌برد. اصـرار داشت پیـراهن چینی‌ام را بپوشم تا تن خور آن را ببیند. برای این که ماجرا را ختم کنم، سریع لباسم را عوض کردم و پیراهن چینی‌ام را پوشیدم. «پیرهنت به من بیشتر می‌آد. من از تو خوش تیپ‌ترم. » حرف‌هـا و مقایسه‌ی مضحک او تحقیر آمیـز بـود. قیافـه‌ی حق به جانب و روشنفکرانه‌ای به خود گرفت و گفت «باید یه کم چاق بشی، داری می شکنی.»

«من شونزده سالمه‌ها!» «نمی خواد خودت رو توجیه کنی، یه حرکت ورزشی بهت یاد می‌دم، انجامش بده، خواهر من هم مثل تو لاغر مردنی بود، ولی با این ورزش بعد از شش ماه توپر شد. باور کن، زود باش هر کاری می‌گم، انجام بده؛ یک دو... یک دو...»

صفحه ۱۹

افزودن به پاکت خرید 38,000 تومان

کتاب آنته کریستا

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

چرا فیلسوف بزرگ، هنری برگسون کلمه‌ی «زمان» را رد کرد؟

هنری برگسون و نقد مفهوم «زمان»

میل ندارم مسیر تاریخ رو عوض کنم

مروری بر نمایشنامه‌ی رمولوس کبیر نوشته‌ی فردریش دورنمات

آفت‌زدگی بنیادسوز

مروری بر کتاب خانه‌ام آتش گرفته‌ست نوشته‌ی آریل دورفمن

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 38,000 تومان