آدم ما در قاهره

نویسنده: محمد قائد

سال ۱۳۲۶ قاسم غنی پزشک و ،ادیب را محمدرضاشاه به سفارت ایران در قاهره فرستاد ملکه فوزیه بدون دخترش به مصر بازگشته بود همراه با جواهراتی که هنگام ازدواج با ولیعهد ایران به او داده بودند. شمشیر جواهر نشان رضاشاه را هم که در ژوهانسبورگ در گذشته بود ملک فاروق خیال نداشت همراه جد او به ایران بفرستد.

یادداشت های غنی شرح تلاش اوست برای فیصله دادن به طلاق ستایش زنان بسیار زیبا و تحقیر زنان کمتر زیبا و مطالبی محرمانه از قبیل دیدار با پریچهره ای که از او با نام مستعار و عنوان عجیب «بگم سكينه والی خانم) ،امریکائی زن ولیخان هندی یاد می‌کند.

و مطالبی خطر ناک تر نامه‌های محرمانه و خصوصی شاه به ملک فاروق درباره برخی روابط عروس فراری را رونویسی میکند و در بازگشت به تهران در گوشه ای می اندازد.

یادداشت‌ها چرا روی کاغذ آمد و مخاطب آنها قرار بود چه کسی باشد؛ املا و انشای ادیبی که مدعى تصحیح دیوان حافظ بود چرا تا این حد پرخطا و ناهموار است؟

یادداشت‌های مطول روزها و شبهای مأموریت بی نتیجه قاهره با ویرایش و پیرایش اساسی و افزودن پانوشته ها متنی شده داستان گونه، همراه با پیشگفتاری در تحلیل مشاهدات و تأملات راوی.

پشت جلد


آدم ما در قاهره

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

معمای شکست ملت‌ها

مروری بر کتاب چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟ نوشته‌ی دارون عجم‌اوغلو و جیمز ای. رابینسون

حرفت را بزن ولی با مردم راه بیا

معرفی کوتاه کتاب کودک حرفت را بزن ولی با مردم راه بیا نوشته‌ی اسکات کوپر

آدم‌ها روی پل

درباره‌ی ویسواوا شیمبورسکا و کتاب آدم‌ها روی پل

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید