هرگز نفهمید جواهرات چقدر بودند

معرفی کتاب جنایت و مکافات نوشته فیودور داستایفسکی

نسرین ریاحی‌پور

یکشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۹

کتاب جنایت و مکافات

فئودور داستایفسکی، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های تاریخ ادبیات جهان، کتاب جنایت و مکافات را در سال ۱۸۶۶، پس از گذراندن دوره‌ای پرفراز و نشیب در زندگی خود به رشته تحریر درآورد. این رمان در زمره مهم‌ترین آثار ادبیات کلاسیک قرار گرفته و داستایفسکی در آن، جامعه روسیه را با دقت تمام به تصویر می‌کشد. تجربیات شخصی نویسنده، به ویژه دوران تبعید در سیبری، تأثیر زیادی بر درونمایه‌های کتاب جنایت و مکافات گذاشته است. او طرح اولیه این اثر را در دوران زندان پروراند، جایی که تنها کتاب در دسترسش انجیل بود. این شرایط، زمینه را برای بررسی عمیق مفاهیم مذهبی گناه و رستگاری در اثر فراهم می‌کند.  در این نوشته تلاشی خواهیم داشت برای معرفی کتاب جنایت و مکافات و رسیدن به پاسخ این پرسش که بهترین ترجمه کتاب جنایت و مکافات کدام است؟

خلاصه داستان جنایت و مکافات

رادیون رومانویچ راسکولنیکف، قهرمان کتاب جنایت و مکافات، از دل این رویدادهای سهمناک گذشته و شاید آن زمان خلق شده است که فیودور داستایوفسکی در زندان هم صحبت اشباحی می شد که روزی گلوی زن یا مردی را فشرده بودند و یا دارایی ثروتمندی را به یغما برده بودند؛ ثروتمندی، زیرا عدالت برای فرودستان ساخته نشده است. گویی داستایوفسکی تکه‌­هایی از وجودش را، زندگی‌اش را به قهرمانانش بخشیده است. قهرمانانی چون رادیون زیبا با مادر و خواهر فقیرش. رادیونی که هزاران ایدۀ ناب داشت اما مجبور شد دانشگاه را ترک کند و آن قدر افکار مالیخولیایی به او هجوم آوردند که به فکر کشتن پیرزنی رباخوار افتاد که واماندگان آخرین اجناس­شان را برای وعده غذایی پیش او گرو می گذاشتند. مارمالادوف سیاه مست که در زیر زمین کثیف عرق فروشی در یک غروب، داستان سوفیا، دختر عزیزش را با ضجه بازگو کرد و چه خوشی­‌ای از شنیدن سیاه بختی او حاضران را در بر گرفت؛ و سوفیای دوست داشتنی و نوع دوست که برای سیر کردن شکم مادرخوانده‌اش و فرزندان او تن فروشی می کرد. اما اجتماع آن روزگار سن پترزبورگ حتی به او اجازه نمی داد با آن‌ها زیر یک سقف زندگی کند.

جنایت و مکافات داستان این آدم هاست؛ داستان پیچیدگی روح انسان و رادیون ناظریست که نمی تواند در خاموشی و رخوت نمایش اطرافش را دنبال کند. او درگیر آدم­‌ها، شخصیت آن­‌ها، گذشته و رنج های‌شان می‌شود؛ با خود کلنجار می­‌رود و داستانی خارق العاده را رهبری می­‌کند. داستانی که در نهایت آن نمی توان قضاوت کرد که رادیون انسان خوب یا بدی بوده است؛ زیرا انسان موجود پیچیده ایست و شاید داستایوفسکی همین را می‌­خواهد. می­‌خواهد مخاطب را در هجمه رویدادها و افکار آشفته رها کند تا لغزندگی مرزهای اخلاق را دریابد.

جنایت و مکافات یکی از رمان های داستایوفسکی نویسنده شهیر روسی است که در سال 1866 نوشته شده است. رمان های دیگر این نویسنده با عناوین “ابله”، “نیه توچکا”، “شب‌های روشن”، “بانوی میزبان”، “یک اتفاق مسخره”، “قمارباز” و “همزاد” به فارسی ترجمه شده است.

ماجرای نوشته شدن رمان جنایت و مکافات

پرونده پیر فرانسوا لاکنر در تابستان 1865 ایده جنایت و مکافات را به ذهن داستایوفسکی آورد. او در آن زمان روی داستان دیگری به نام مست‌ها با محوریت زندگی خانواده مارمالادوف کار می‌کرد که درباره‌ی پیامدهای نوشیدن بی‌رویه‌ی الکل و تاثیر آن بر خانواده و تربیت فرزندان بود. داستان راسکولنیکف و جنایت او، جایگزین داستان مست‌ها شد. 

در آن زمان داستایوفسکی مبلغ زیادی به طلبکاران بدهکار بود و سعی می‌کرد به خانواده برادرش میخائیل _که در اوایل سال 1864 مرده بود_ کمک کند. بنابراین، پس از شکست درخواست های دیگرش، به عنوان آخرین راه حل، به ناشری به نام میخائیل کاتکوف مراجعه کرد تا شاید بتواند پیش پرداختی از او در ازای داستان‌اش بگیرد. نامه‌ای به کاتکوف که در سپتامبر نوشت و به او توضیح داد که داستان‌اش درباره‌ی مرد جوانی‌ست که تسلیم ایده‌های عجیب و غریب و بی‌سر و ته خود می‌شود و همچنان پا در هوا می‌ماند. او قصد داشت از خطرات اخلاقی و روانی "رادیکالیسم" پرده بردارد و احساس کرد که این پروژه برای کاتکوف محافظه‌کار جذاب خواهد بود. در این نامه‌نگاری‌‌ها یک تغییر ساختاری مهم رخ داد: "داستان" به "رمان" تبدیل شد و از آن پس جنایت و مکافات به عنوان یک رمان شناخته شد. 

داستایوفسکی در ابتدا می‌خواست رمان خود را با راوی اول شخص بنویسد و تلاش‌هایی هم در این زمینه انجام داد. یادداشت‌های روزانه، اعتراف در دادگاه و نوشتن خاطرات پس از آزادی از زندان را‌ه‌هایی بود که راسکلونیکف، خود ماجرا را تعریف کند؛ اما در نهایت، داستایوفسکی تصمیم گرفت از زبان سوم شخص داستان را روایت کند.

هنوز مشخص نیست که چرا داستایوفسکی نسخه اولیه جنایت و مکافات را رها کرد؛ نسخه‌ای که بر واکنش‌های اخلاقی و روانی راوی پس از قتل متمرکز بود. به گفته جوزف فرانک[1]: « یک احتمال این است که قهرمان داستان او فراتر از مرزهایی می‌رفت که در ابتدا نویسنده تصور کرده بود.»  یادداشت‌ها نشان می‌دهند که داستایوفسکی هنگام نوشتن طرح، جنبه‌هایی جدید از شخصیت راسکولنیکف را کشف و ساختار رمان را مطابق با این "دگردیسی" پی‌ریزی کرد. نسخه نهایی جنایت و مکافات، زمانی خلق شد که در نوامبر 1865 داستایوفسکی تصمیم گرفت رمان خود را با راوی سوم شخص بازسازی کند. پس از تصمیم‌گیری، او از ابتدا شروع به بازنویسی کرد و توانست بخش‌هایی از نسخه خطی اولیه را به راحتی در متن نهایی ترکیب کند. فرانک می گوید که داستایوفسکی تمام آنچه را از بین برد که پیش از آن نوشته بود. 

او زیر فشار زیادی قرار داشت تا جنایت و مکافات را به موقع به پایان برساند؛ زیرا هم‌زمان برای پایان دادن به قمارباز قرارداد بسته بود. آنا گریگوریونا سنیکتینا در این کار دشوار به او کمکی بسیار کرد؛ زنی که بعدها با داستایوفسکی ازدواج کرد.

روی جلد کتاب جنایت و مکافات

منتقدان درباره‌ی جنایت و مکافات چه گفتند؟

برخی بخش‌های کتاب، راسکولنیکف منطقی و مغرور را به تصویر می‌کشد و در دیگر بخش‌ها راسکولنیکف غیرمنطقی و متزلزل ظهور می‌یابد.  قسمت هفتم رمان توجه و جنجال زیادی را به خود جلب کرده است. برخی از منتقدان داستایوفسکی صفحات پایانی این رمان را زائد و بی‌ارزش دانسته‌اند؛ درحالی‌که برخی دیگر از آن دفاع کرده و اجتناب‌ناپذیری و ضرورت آن را تایید می‌کنند. استیون کسدی استدلال می‌کند که جنایت و مکافات دو چیز متمایز، اما نزدیک به هم هستند، یعنی نوعی خاص از تراژدی در قالب کلاسیک یونانی و داستان قیام مسیحی. 

نامه داستایوسکی به کاتکوف آشکار می‌کند که او حتی پس از آن‌که طرح اولیه‌اش را ناگهان تغییر داد، به مقابله با عواقب ناپسند ناشی از آموزه‌های نیهیلیست روسی وفادار ماند. در این رمان، داستایوفسکی خطرات فایده‌گرایی و عقل‌گرایی را نمایان می‌کند. او به واسطه‌ی شخصیت‌ها، گفتگوها و روایت در جنایت و مکافات، علیه ایده‌ی غربی شدن شورید؛ بنابراین او به ترکیبی عجیب و غریب از سوسیالیسم آرمان شهر فرانسه و فایده‌گرایی بنتام حمله کرد که زیر نظر متفکران انقلابی مانند نیکلای چرنیشفسکی شکل گرفته بود و به خودپرستی منطقی معروف شد. 

کشمکش درونی راسکولنیکف در قسمت ابتدایی رمان، با توجیه منفعت‌گرایی و نوع دوستی با این تصور به جنایت منجر می‌شود که چرا یک پولدار پیر بدبخت و بی‌فایده را برای تسکین بدبختی انسان نکشد؟ داستایوفسکی می‌خواهد نشان دهد که این شیوه استدلال، سودمند، فراگیر و عادی شده است. این طرز تفکر به هیچ‌وجه اختراع ذهن معذب و بی‌نظم راسکولنیکف نبود. چنین ایده‌های رادیکال و فایده‌گرایانه‌ای برای تقویت خودخواهی ذاتی شخصیت راسکولنیکف به‌کار گرفته شده است و کمک می‌کند تا او ویژگی‌ها و آرمان‌های سطح پایین انسانی را تحقیر ‌کند. قهرمان باور دارد که به‌خاطر اهداف اجتماعی ارزش‌مند، از حق اخلاقی برای کشتن برخوردار است. در واقع، این طرح او را به سوی قتلی محاسبه شده سوق می‌دهد و این نتیجه نهایی فریب خوردنش با منطق فایده گرایانه است. 

داستایوفسکی با به تصویر کشیدن سن پترزبورگ از دریچه‌ی چشم راسکولنیکف، بدبختی و فلاکت انسان را به نمایش می‌گذارد و از طریق برخورد راسکولنیکف با مارمالادوف بی اعتقادی راسکولنیکف را با رویکرد مسیحیان به فقر و بدبختی مقایسه می‌کند. او معتقد است که آزادی اخلاقی -که توسط راسکولنیکف مطرح شده است- آزادی وحشتناکی‌ست " که هیچ ارزشی در آن وجود ندارد؛ زیرا مقدم بر ارزش‌هاست ". راسکولنیکف در پی باور درونی به این آزادی در شورش دائمی علیه جامعه، خود و خدا است. او فکر می‌کند که خودکفا و مستقل است؛ اما در پایان " باید اعتماد به نفس بی‌حد و حصرش در برابر چیزی از بین برود که از او بزرگ‌تر است و توجیه خودساخته او باید در برابر عدالت برتر خدا به خاک بیافتد.داستایوسکی خواهان بازسازی و تجدید جامعه "بیمار" روسیه از طریق کشف مجدد هویت ملی، مذهب و ریشه‌های آن است. 

سبک ادبی داستایوفسکی پیش‌درآمدی بر مدرنیسم

جنایت و مکافات از زاویه دید سوم شخص نوشته شده است. این داستان بیشتر از نگاه راسکولنیکف روایت می‌شود؛ اما گاهی اوقات به زاویه دید شخصیت‌های دیگر مانند سویدریگایلف، رازومیخین، لوژین، سونیا یا دونیا تبدیل می‌شود. این روایت تکنیکی در دوره‌ی خود ارزش‌مند بوده است؛ زیرا راوی را بسیار نزدیک به آگاهی و دیدگاه شخصیت‌های اصلی می‌کند. فرانک خاطر نشان می‌کند که استفاده داستایوفسکی از تغییرات زمانی، خاطرات و دستکاری توالی زمانی آغازی‌ست به نزدیک شدن به آزمون‌های بعدی هنری جیمز، جوزف کنراد، ویرجینیا وولف و جیمز جویس. با این حال، خواننده در اواخر قرن نوزدهم به انواعی منظم‌تر و خطی‌تر از روایت‌های نمایشی عادت داشته و این عمل منجر به پیدایش این اندیشه می‌شود که داستایوفسکی یک هنرمند بی‌نظم و سهل‌انگار است.

داستایوفسکی از شیوه‌های گفتاری متفاوت و جملات کوتاه و بلند برای شخصیت‌های مختلف استفاده می‌کند. کسانی که از زبان تصنعی استفاده می‌کنند - به عنوان مثال لوژین - افرادی غیرجذاب شناخته می‌شوند. ذهن از هم گسسته‌ی مارملادوف در زبان او منعکس شده است. در متن اصلی روسی، نام شخصیت‌های اصلی دارای معنای دوگانه است؛ اما در ترجمه، ظرافت زبان روسی بیشتر به دلیل تفاوت در ساختار و فرهنگ زبان از بین می‌رود. به عنوان مثال، عنوان اصلی روسی  معادل مستقیم " جنایت و مکافات " انگلیسی نیست. نام روسی به معنای واقعی کلمه به عنوان " قدم زدن در سراسر جهان " ترجمه شده است. تصویر مادی جنایت به عنوان عبور از یک سد یا مرز و مفهوم مذهبی گناه در ترجمه از بین می‌رود.

بهترین ترجمه فارسی کتاب جنایت و مکافات کدام است؟

در میان انبوه ترجمه‌های موجود از کتاب جنایت و مکافات، برخی نسخه‌ها به دلیل ویژگی‌های خاص خود، مورد توجه و اقبال بیشتری قرار گرفته‌اند. در ادامه، به بررسی بهترین ترجمه‌ها از کتاب جنایت و مکافات می‌پردازیم.

کتاب جنایت و مکافات ترجمه مهری آهی نشر خوارزمی

کتاب جنایت و مکافات ترجمه مهری آهی، اولین ترجمه از رمان جنایت و مکافات به زبان فارسی است که در سال ۱۳۴۳ منتشر شد. از ویژگی‌های برجسته این ترجمه، انجام آن به صورت مستقیم از زبان روسی است. سبک نگارش آهی، ادیبانه و رسمی است و وفاداری او به متن اصلی کتاب جنایت و مکافات، توسط بسیاری از منتقدان و خوانندگان ستوده شده است. بسیاری از دوستداران ادبیات کلاسیک و پژوهشگران، این ترجمه را به دلیل اصالت و نزدیکی به روح اثر، معتبرترین نسخه موجود می‌دانند.

علی‌رغم قدمت و اعتبار تاریخی این ترجمه، برخی از خوانندگان امروزی به دلیل استفاده از واژگان و عباراتی که در محاوره روزمره کمتر به کار می‌روند، آن را کمی سنگین و دشوار تلقی می‌کنند. با این حال، باید توجه داشت که همین رویکرد ادبی و رسمی، که ممکن است برای برخی خوانندگان چالش‌برانگیز باشد، به حفظ لحن و حال و هوای قرن نوزدهمی رمان کمک کرده و روح کلاسیک اثر را دست‌نخورده نگه داشته است. این امر، نشان می‌دهد که ترجمه آهی، یک انتخاب ایدئال برای پژوهشگران و خوانندگانی است که به دنبال یک تجربه اصیل و دقیق از متن هستند.

$$_product_summary: 3152 $$

کتاب جنایت و مکافات ترجمه حمیدرضا آتش‌برآب نشر علمی و فرهنگی

کتاب جنایت و مکافات ترجمه حمیدرضا آتش‌برآب، یکی از جدیدترین ترجمه‌های موجود از کتاب جنایت و مکافات است که به صورت مستقیم از زبان روسی صورت گرفته است. سبک او روان، امروزی و نزدیک به زبان محاوره است. ویژگی منحصربه‌فرد این ترجمه، انتشار آن در دو جلد و همراه با  بیست تفسیر از منتقدان برجسته ادبیات است. این تفسیرها، خواننده را به درک عمیق‌تر ابعاد تاریخی، فلسفی و دینی رمان هدایت می‌کنند و به عنوان یک ابزار پژوهشی ارزشمند عمل می‌کنند.   

با وجود مزیت‌های فراوان ترجمه حمیدرضا آتش برآب از کتاب جنایت و مکافات، برخی نقدها نیز به آن وارد شده است. تعدادی از خوانندگان سبک نوشتاری آن را عوام‌پسندانه می‌دانند و معتقدند که لحن غیررسمی آن از حس و حال کلاسیک اثر می‌کاهد. همچنین، برخی از کاربران به دخالت مترجم در متن و افزودن عباراتی که در متن اصلی وجود ندارد، انتقاد کرده‌اند. این تفاوت دیدگاه‌ها، نشان می‌دهد که ترجمه آتش‌برآب، یک انتخاب کاملاً سلیقه‌ای است که خوانایی و دسترسی بیشتر را بر وفاداری مطلق به متن اصلی اولویت داده است.

کتاب جنایت و مکافات ترجمه اصغر رستگار نشر نگاه

ترجمه اصغر رستگار از کتاب جنایت و مکافات، از طریق زبان واسطه (انگلیسی) انجام شده است. این نسخه به دلیل نثر روان و خوانای خود، مورد استقبال گسترده مخاطبان قرار گرفته و به یکی از پرفروش‌ترین ترجمه‌ها تبدیل شده است. ترجمه او در سال ۱۳۷۹ جایزه کتاب سال را از آن خود کرد و به عنوان بهترین ترجمه در حوزه ادبیات داستانی شناخته شد.   

با این حال، رویکرد رستگار، که بر بازآفرینی و روانی متن تمرکز دارد، با نقدهایی نیز همراه بوده است. برخی منتقدان، استفاده او از اصطلاحات و ضرب‌المثل‌های عامیانه فارسی را به عنوان دخالت بیش از حد در متن اصلی می‌دانند که حس کلاسیک اثر را از بین می‌برد. این امر، بحثی کهن در حوزه ترجمه را مطرح می‌کند: آیا ترجمه باید یک بازآفرینی زنده و قابل لمس برای مخاطب امروزی باشد، یا یک آینه دقیق از متن اصلی؟ رویکرد رستگار، نمونه‌ای از انتخاب اول است که متن را برای مخاطب عام، خواندنی‌تر و جذاب‌تر می‌سازد.

جنایت و مکافات | نشر نگاه

نویسنده:
فیودور داستایفسکی
ناشر:
نگاه
مترجم:
اصغر رستگار
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست
جنایت و مکافات | نشر نگاه

کتاب جنایت و مکافات ترجمه احد علیقلیان نشر مرکز

ترجمه احد علیقلیان از کتاب جنایت و مکافات نیز از جمله نسخه‌های محبوب و پرفروش این رمان است. او که مترجم آثار دیگری از داستایفسکی و دیکنز نیز هست، رویکردی متفاوت را در پیش گرفته است. علیقلیان بر این باور است که زبان داستایفسکی بیشتر به قرن بیستم نزدیک است تا قرن نوزدهم، بنابراین نیازی به استفاده از واژگان کهن نیست. او در ترجمه خود، زبانی به‌روز را با وفاداری به متن اصلی ترکیب کرده است. 

نظرات در مورد این ترجمه متفاوت است؛ برخی آن را ادبی‌تر از ترجمه رستگار می‌دانند، در حالی که برخی دیگر از بی‌حس بودن آن انتقاد کرده‌اند. این تفاوت در قضاوت، نشان‌دهنده تفاوت‌های ظریف در سبک‌های ترجمه و سلیقه خوانندگان است که انتخاب را برای مخاطب شخصی و منحصر به فرد می‌سازد.

جنایت و مکافات | نشر مرکز

باتوجه به مرور ترجمه‌های مختلف کتاب جنایت و مکافات می‌توان به این نتیجه رسید که که هیچ ترجمه‌ای به طور مطلق بهترین نیست و انتخاب نهایی به هدف و سلیقه خواننده بستگی دارد.

  • برای پژوهشگران، دانشجویان ادبیات، و کسانی که به دنبال یک تجربه اصیل و کلاسیک هستند، ترجمه مهری آهی به دلیل وفاداری به متن اصلی و انجام مستقیم از زبان روسی، معتبرترین انتخاب است.
  • برای خوانندگان عمومی که به دنبال نثری روان و جذاب برای ورود به دنیای داستایفسکی هستند، ترجمه اصغر رستگار یا احد علیقلیان گزینه‌های عالی و بسیار خوانایی هستند.
  • برای علاقه‌مندان جدی به تحلیل و نقد ادبی که می‌خواهند ابعاد عمیق‌تر و پیچیده‌تر رمان را درک کنند، نسخه دو جلدی حمیدرضا آتش‌برآب به دلیل تفاسیر جامع و پانوشت‌های ارزشمند، یک انتخاب بی‌بدیل و غنی است.

در نهایت، به هر خواننده پیشنهاد می‌شود که قبل از خرید کتاب جنایت و مکافات، نمونه‌هایی از ترجمه‌های مختلف را با هم مقایسه کند. این مقایسه، به او کمک می‌کند تا پل زبانی مناسب خود را برای ورود به جهان پیچیده و پرکشش فئودور داستایفسکی بیابد و با کمترین مانع، خود را درگیر دردهای فلسفی و روانی راسکولنیکف کند.

شهر سن پترزبورگ

[1]- FRANK, JOSEPH (1995), Dostoevsky: The Miraculous Years, 1865-1871

[2]- (ص ۲۵)

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

داستایوفسکی در ابتدا می خواست رمان خود را با راوی اول شخص بنویسد و تلاش هایی هم در این زمینه انجام داد. یادداشت های روزانه، اعتراف در دادگاه و نوشتن خاطرات پس از آزادی از زندان را‌ه هایی بود که راسکلونیکف، خود ماجرا را تعریف کند؛ اما در نهایت، داستایوفسکی تصمیم گرفت از زبان سوم شخص داستان را روایت کند.

داستایوفسکی با به تصویر کشیدن سن پترزبورگ از دریچه چشم راسکولنیکف، بدبختی و فلاکت انسان را به نمایش می گذارد و از طریق برخورد راسکولنیکف با مارمالادوف بی اعتقادی راسکولنیکف را با رویکرد مسیحیان به فقر و بدبختی مقایسه می کند.

مطالب پیشنهادی

کدام کتاب‌های حماسی ما را در خود غرق می‌کنند؟

کدام کتاب‌های حماسی ما را در خود غرق می‌کنند؟

معرفی چند کتاب بلند حماسی برای ورود به جهانی دیگر

هرگز دو نفر یک کتابِ یکسان نمی‌خوانند

هرگز دو نفر یک کتابِ یکسان نمی‌خوانند

مگ دونوهو، نویسنده، از لذت خواندن رمان‌هایی می‌گوید که با اقتباس از رمان‌های کلاسیک نوشته شده‌اند و به این سوال پاسخ می­دهد که چرا خواندن دوبارۀ رمان‌های کلاسیک لذت بخش است؟

موهبت ابهام و نوشتن با دست

موهبت ابهام و نوشتن با دست

لورا ون دن برگ در گفت‌و‌گویی توضیح داد چگونه داستان کوتاهی از جوی ویلیامز الهام‌بخش هتل سوم بود

کتاب های پیشنهادی