
تاریخ تألیف متون سینمایی در ایران چندان طولانی نبوده و بیشتر معطوف به مرورنویسی و نقد آثار معروف سینمای جهان بهدست منتقدان نسل اول سینمای ایران، اعم از پرویز دوایی و کیومرث وجدانی، در مجلات فیلم و سینماستاره بوده است. اما با گذر زمان و ترجمهی متون بیشتری در زمینهی نظریهی فیلم و هستیشناسی فیلم نویسندگان و نظریهپردازان ایرانی نیز خود را همگام با این نگاه بینارشتهای به سینما کردند و در قالب متون کوتاهی یا مقالههایی به تفسیر و تشریح سینمای فیلمسازان و فیلمها از نگاه خود و خوانش خاص خود پرداختند؛ خوانشی که البته نشئتگرفته از مطالعهی گونههای مختلف فیلمهای سینمایی و فلسفه و روانکاوی بوده است. سعید عقیقی را شاید بتوان یکی از کارکشتگان، منتقدان و نظریهپردازان قدیمی سینمای ایران دانست که با تمرکز خودش روی سینمای معاصر جهان و اساساً سینمای مدرن، دریچهی نوئی از نگاه به این فیلمها را برای سینهفیلهای ایرانی گشوده است. او که سابقهی قلمزنی برای آثار هانکه، کیشلوفسکی و سایر فیلمسازان مدرن جهان را دارد در آخرین کتاب خود بهسراغ سینمای یکی از دوستداشتنیترین چهرههای موج نوی فرانسه، اریک رومر فقید، رفته است.
سینمای رومر و علاقه به آن
نمیتوان علاقهی شدید عقیقی را به سینمای رومر کتمان کرد و از سوی دیگر صرفاً علاقهی او را دلیلی برای نگارش این کتاب دانست. عقیقی از نام کتاب، سینمای لحظه، ثابت کرد که نگاهی تحلیلی و پدیدارشناسانه به سینمای اریک رومر دارد و در کتاب به همین مسئله از وجوه گوناگون و خاص سینمای رومر پرداخته است. در فصلهای کتاب، ما شاهد تحلیل سعید عقیقی از نگاهی اخلاقی، روانکاوانه و تکنیکی به آثار رومر هستیم و جمعبندی عقیقی از سینمای رومر بهعنوان سینمای موقعیت و لحظهمحور سبب شده است تا شیفتگان آثار رومر از نگاهی دیگر به فیلمهای این سینماگر بزرگ نگاه کنند. کتاب سینمای لحظه اشاره به این امر دارد که فیلمهای اریک رومر نه همچون زنجیری پیوسته به هم بلکه مانند توپ چهلتیکهای است که هر قسمتش، با حفظ تماتیک موضوع، راجعبه به وجوه خاصی از زندگی روزمرهی انسانها و خلقیات آنها است. اساساً نزد رومر سینما محفلی بوده برای بیان موضوعات سادهای که تنها ثبت لنز دوربین میتواند آنها را خاص کند.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.