محمدرضا شفیعی کدکنی در نوزدهم مهرماه سال ۱۳۱۸ در کدکن، شهری در شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی، متولد شد. پیش از محمدرضا شفیعی کدکنی نیز در این خانواده افراد برجستهای حضور داشتند که ازجملهی آنها ميرزا محمدشفيع كدكنی، مشهور به ميرزای عالميان، بوده است. به نظر میرسد میرزای عالمیان وزیر شاه عباس یکم صفوی بوده است. محمدرضای جوان هرگز تحصیلات مدرسهای نداشت و پدر او بود که وظیفهی تدریس به او را بر عهده گرفت. مادر او نیز شعر میگفت و همین در تربیت روحیهی ادبی در محمدرضای جوان تأثیرگذار بود. تحصیل در نزد پدرش منحصر به ادبیات نبود و علوم اسلامی را نیز محمدرضا از پدر خود آموخت. او علاوهبر شاگردیِ پدر خویش، در حوزهی فقه، کلام و اصول شاگرد شیخ هاشم قزوینی و سید محمدهادی میلانی بود. وی بیش از ده سال در حوزههای علمیهی خراسان تحصیل کرد. شفیعی کدکنی مدرک کارشناسی خود را در رشتهی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه فردوسی مشهد و مدرک دکتری خود را از دانشگاه تهران اخذ کرد. شفیعی کدکنی از سال ۱۳۴۸ بود که به مقام استادی در دانشگاه تهران رسید. در کنار این، وی در دو دانشگاه پرینستونِ آمریکا و آکسفوردِ انگلستان نیز به کار تدریس اشتغال داشته است. محمدرضا شفیعی کدکنی از جمله اشخاصی است که نقشی مهم و تأثیرگذار در حوزهی ادبیات فارسی، علیالخصوص در بحث نقد شعر فارسی، در دورهی معاصر بر عهده داشته است. او سرودن شعر را از همان سنین جوانی ، به سبک شعر کلاسیک فارسی، شروع کرد و تخلص «م. سرشک» را برای خود برگزید. پس از طبعآزمایی در شعر کلاسیک فارسی، محمدرضا شفیعی کدکنی به سرایش شعر نو گرایش پیدا کرد. از محمدرضا شفیعی کدکنی علاوهبر اشعار و آثار تحقیقیاش تصحیحهایی از حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر اثر ابوسعید ابوالخیر و مختارنامه، الهینامه، مصیبتنامه، اسرارنامه و تذکرةالاولیای فریدالدین عطار نیشابوری نیز بر جای مانده است.
هیچ میدانی چرا چون موج در گریز از خویشتن پیوسته میکاهم؟
شفیعی کدکنی در ۱۳۴۴ بود که کتاب زمزمههایش را منتشر کرد و توانایی خود را به منصهی ظهور گذاشت. پس از آن، در سال ۱۳۵۰، بود که محمدرضا شفیعی کدکنی کتاب در کوچهباغهای نشابور را منتشر کرد. در خصوص در کوچهباغهای نشابور گفتهاند که همین کتاب موجب شد تا نام او بیش از پیش شناخته شود. اشعار او در همین دوران نماینگر تعلقخاطر بسیار او به خطهی خراسان و شعر سبک خراسانی است. در کوچهباغهای نشابور نمایندهی رشد و بالندگی شعر شفیعی کدکنی بود. در کوچهباغهای نشابور تا آن حد در میان آثار شفیعی کدکنی اهمیت دارد که بسیاری از ابیات آن وارد فرهنگ عموم مردم شد و آثار بعدی شفیعی کدکنی نظیر بوی جوی مولیان را تحتتأثیر خود قرار داد. در این زمان شعر شفیعی کدکنی نیز رنگوبوی اجتماعی به خود گرفته بود ـ البته آن زبان بهدورازمغلقگویی، که خصیصهی شعر شفیعی کدکنی است، از بین نرفت. شعر مشهور «هیچ میدانی چرا چون موج در گریز از خویشتن پیوسته می کاهم؟» در همین مجموعهشعرِ کوچهباغهای نشابور قرار گرفته است.
بوی جوی مولیان
بوی جولیان مولیان اثری دیگر از محمدرضا شفیعی کدکنی است که در ۱۳۵۶ منتشر شد. بوی جوی مولیان در سالی منتشر شد که دو کتاب دیگر از مؤلفش، یعنی مثل درخت در شب باران و از بودن و سرودن، نیز منتشر شدند.
حالات و مقامات م. امید
حالات و مقامات م. امید در سال ۱۳۹۰ منتشر شد. این کتاب شفیعی کدکنی به بررسی زندگی و شعر مهدی اخوان ثالث، شاعر نامدار معاصر ایران، پرداخته است. فصل آغازین کتاب نامهای است درخصوص اخوان ثالث که شفیعی کدکنی در گذشته برای هوشنگ ابتهاج نوشته است و فصلهای بعدی به تحلیل و نقد اشعار وی میپردازد و در این نوشتارها شفیعی کدکنی نگاه ویژهای دارد نسبت به شعر اخوان ثالث. این نگاه ویژه بهنحوی است که برخی معتقدند جانب انصاف در این نوشتارها رعایت نشده است. شفیعی کدکنی در این کتاب نیز مثل دیگر اثرش، با چراغ و آینه، انتقاداتی را به احمد شاملو وارد کرده است.
با چراغ و آینه: در جستوجوی ریشه های تحول شعر معاصر ایران
با چراغ و آینه اثری است تحقیقی که به بررسی تأثیر ترجمه بر شعر فارسی پرداخته و در سال ۱۳۹۰ منتشر شده است. وی در این کتاب افراد شاخصی که موجبات تحول را به وجود آوردند را معرفی میکند و از آشنایی مردم ایران با شعر ترجمه سخن میگوید. شفیعی کدکنی در این کتاب از تأثیر اصلاحات عباس میرزا تا جستوجوی آرمانهای اقتصادی و میهنی و آزادیخواهانهی ایرانیان و تأثیرگذاری خرافه و سوسیالیسم بر تحول شعر فارسی سخن به میان آورده.
با چراغ و آینه در جستجوی ریشه های تحول شهر معاصر ایران
مفلس کیمیافروش
مفلس کیمیافروش را محمدرضا شفیعی کدکنی درخصوص شعر انوری ابیوردی، شاعر قرن شش هجری قمری، نوشت. مفلس کیمیافروش مقدمهای بلند را از شفیعی کدکنی بر شعر انوری درون خود جای داده و پس از آن گزيدهای از قصايد، غزليات، قطعهها و رباعیات انوری بههمراه شرح و توضیح آمده است. درمورد نام کتاب نیز میتوان به توضیحی که خود شفیعی کدکنی در مقدمهی اثر آورده است رجوع کرد: “انوری خود میدانسته كيمياگر ماهری است؛ اما نمیدانسته چرا در عين كيمياگری مفلس است؛ اما از مقايسه او با مولوی و خيام و نظامی و سعدی و حافظ، امروز میتوان به آسانی دريافت كه اين «افلاس» او نتيجهی «نيت» او بوده است.”
ادبیات فارسی - از عصر جامی تا روزگار ما
ادبیات فارسی - از عصر جامی تا روزگار ما شرحی است از سیر و تطور شعر فارسی در دورهای پانصدساله. شفیعی کدکنی در این اثر بررسی ویژهای از سبک هندی دارد. بررسی شفیعی کدکنی در این کتاب از جامی آغاز میشود و تا شاملو پیش میرود و در طی این بررسی شاعران هر دوره، ویژگیهایشان و تأثیرهایشان بر شعر فارسی شرح داده میشود و در این بین توضیحاتی که درخصوص سبک هندی داده شده از اهمیت وافری برخوردار است.
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.