
کتاب حالات و مقامات م.امید
داستانپردازی بیهمانند
اخوان ذاتاً داستانپردازِ بیهمانندی بود. گاهی و چه بسیار، بعضی وقایع یا شوخیها را من در چند کلمه برای او نقل میکردم و او همانها را با تحریرهای گوناگون و بال و پر دادنهای ساحرانهای چنان گسترش میداد که ساعتها وقت حاضران را به شنیدن یکی از همان وقایع میگرفت. شيوة آریایيِ کهنِ قصه در قصه و معماری اسلیمی پرانتز در پرانتز، از خصلتهای گفتاری و گاه نوشتاری او بود و ندیدم که یک حکایت را دو بار به یک صورت روایت کند. در هر مرتبه سر و صورت دیگری به حکایت میداد. رتوریک قصهپردازی او بینهایت بود. بیگمان اگر دنبال قصهنویسی رفته بود، چیزی میشد از جنس داستایفسکی، چون مشابهاتِ روحيِ عجيبی، به نظرم، با او داشت. اگر در زبان فارسی بخواهیم مصداقی برای آنچه صورتگرایانِ روسی skaz مینامند و بر طبقِ نظریة توماچفسکی چیزی است در کنارِ پیرنگ و در حقیقت مکمّلِ مسألة پیرنگ، بهترین تجلّيِ مصداقِ اجرای skaz در «روایاتِ» اخوان بود. از مجموعة چند «مایه» (= تم) هر بار یک پیرنگ عرضه میکرد با skaz شگفتآوری که لحن و حرکاتِ میمیک او مایة حیرت شنونده میشد. حیف که ما حتی یکی از این «روایت»ها را ثبت و ضبط نکردیم. از پیش پا افتادهترین «مایگانیها» thematics پیرنگها و skazهای بدیع میآفرید و در نتیجه روایتهایی سرشار از آشناییزدایی.
صفحه ۶۹


روزی روزگاری دختری بود...
معرفی کتاب کودک کجا میتوان یک ستاره را پنهان کرد؟ نوشته اولیور جفرز

سفر در زمان یا روبهرو شدن با حقیقت
مروری بر کتاب همچون رعد نوشتهی جاسمین وارگا

«هوش مصنوعی در دستکاری احساسات خیلی خوب خواهد شد.»
مصاحبه با کازوئو ایشی گورو، در بیستمین سالگرد انتشار رمان هرگز مرا رها نکن