ورود به آوانگارد

هجرت یک روزه ادیسه

هجرت یک روزه ادیسه ی مدرن در کتاب اولیس

نویسنده مهمان
یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

و خندید تا ذهنش را از اسارت ذهنش برهاند." اولیس"

داستان اولیس اثر جیمز جویس ریشه در اساطیر یونانی و بخصوص اودیسۀ هومر دارد اما شخصیت داستان، ساختار و مضامین این کتاب، دقیقاً وارونه‎ای از شخصیت اسطوره‎ اُدیسه(ULYSSES) است. 
این تمهید باعث می‎شود که صورت قهرمانِ رمان در تضاد با قهرمانِ ایده‎آل کلاسیک دیده شود. بر خلاف اُدیسه، قهرمانِ اصلیِ رمان اولیس نه تنها بالاتر از خواننده نیست بلکه ممکن است از بسیاری جهات پایین‎تر نیز به نظر برسد. این قهرمانِ غریب با نامِ «لئوپولد بلوم»، یکی از شهروندان عادی دوبلین در آستانه‎ی قرن بیستم است. مردی یهودی، میانسال و کارمند که دارای شغلی عادی است. همسرش به او خیانت می‎کند، پسرش در کودکی مرده‎است و خانواده یهودی‎اش باعث تحقیر و حمله به او می‎شوند. واقعیت پُرتحقیر، تباه و ناگزیرِ زندگی، مایه‎ی فرارِ او به دنیایِ ذهنی‌‎اش است. 

صورت واژگون قهرمان در تضاد میان نمادپردازی‎های داستان اولیس با داستانِ اُدیسه از همین جا آشکار می‎شود: بلوم کارمندی ساده است و اُدیسه شاهی بزرگ. 

همسر بلوم به او خیانت می‎کند و همسر اُدیسه تا پایان به او وفادار می‎ماند. پسر بلوم در کودکی از بیماری مرده‎است ولی در اُدیسه، تلماخوس به دنبال پدرش می‎گردد و او را می‎یابد. هجرت اُدیسه بیست سال طول می‎کشد در حالی که همه‎ رمانِ اولیس در مدّت یک روز می‎گذرد. اُدیسه در دوره‌ی قهرمانی و رشادت و تلاش برای افتخار زندگی می‎کند در حالی که قهرمان رمانِ اولیس، مقهور سکون و رکود زمانه‎ی خود است. در پایانِ داستانِ اُدیسه، او انتقام‎گیرنده و فاتح است، اما در پایان روز وقتی بلوم به خانه برمی‎گردد، انتقامی در کار نیست و تحقیر را می‎پذیرد و خود را وادار به بخشش می‎کند. به عبارت دیگر در اولیس تصویر تمام عیاری از انسان مدرن در تقابلی هجوآمیز با اسطوره‎ ارائه می‎شود؛ تصویر واقعیِ زندگی انسانِ عادی در برابر تصویر اسطوره‎ای قهرمان.

نقاشی جیمز جویس  و تصوری که از بلوم شخصیت اصلی کتاب اولیس داشت 
 

رمانِ اولیس را شاهکار ادبیات مدرن خوانده‎اند. رمانی که به درون ذهنیّت فرد فرو می‎رود و می‎خواهد او را با همه‎ جنبه‎هایش، ذهنیّات و ویژگی‎های زشت و زیبا نشان ‎دهد. همچنین در این کتاب می‌توان به خوبی  مفاهیم هجرت را واکاوی کرد: 

هجرت، موقعیت انسانی است که بی‌مامن شده و عدم تعلّق و بیگانگی بر همه‎ ارکان بنیادین زندگی او سایه انداخته‌‎ و برایش عشق، خانواده و عقیده از اصالت و محتوا افتاده ‎است و کاری از دستش برنمی‎آید. 
بر پایه‎ی همین وضعیت کاملا عمومی دوران مدرن است که اسطوره و قهرمان نیز در روایت مدرن، دچار دگرگونی عمده‎ای می‎شود: 

صورتِ آرمانیِ قهرمان اسطوره‎ای به صورتی واژگون به انسانی کاملاً عادی تبدیل می‎شود که دیگر فرق کرده و فراتر از دیگر انسان‎ها نیست

این قهرمانِ مدرن، صورت انسانی را بازنمایی می‎کند که پر از جنبه‎های زشت و زیبا، متناقض، مسخره و یا حتّی گاهی شجاعانه است. به بیانِ دیگر، قهرمان دیگر موجودی آرمانی نیست، بلکه انسانی است با همه‌‎ی ویژگی‎های انسانی. 

هجرت این انسان نیز دیگر به هوایِ جنگ و افتخار و قهرمانیِ موجودی آرمانی در تقابل با سرنوشت و خدایان نیست، بلکه موقعیتی است که در آن ترس، حقارت و پوچی، میل به گریز از واقعیت و هجرت به جهان ذهنی را می‎سازد. 

هجرت در رمان مدرن، هجرت قهرمانی آرمانی نیست، بلکه موقعیتی ذاتی زندگی هرروزه‎ی انسان‎های بسیار عادی است.         

جلد اصلی کتاب اولیس

چهره مرد هنرمند در جوانی

نویسنده: جیمز جویس ناشر: نیلوفر قطع: شمیز،رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: 195,000 تومان