کتاب اتللو | نشر ثالث

نویسنده: ویلیام شکسپیر

ویلیام شکسپیر

به دو دنیا قسم! یک دم حتم می‌کنم دزدمونا پاکدامن است. لحظة دیگر او را خائن می‌دانم. گاهی خیال می‌کنم تو راستگو و درستکار هستی. گاهی می‌گویم ناپاک‌تر از تو در روزگار کسی نیست... آخ! رخسار دزدمونا، که همیشه در نظرم مثل چهرة فرشته می‌نمود، حالا به چشمم تیره و مانند روی خودم سیاه شده... یاگو، برای این‌که حقیقت را بدانم، اگر بنا باشد از میان آتش سوزان، از دم شمشیر تیز و نوک خنجر خونریز بگذرم، با طوفان بلا با یک‌تنه با یک دنیا لشکر روبرو بشوم، تا قانع نشوم، از هیچ کدام از این‌ها باک نخواهم داشت.

صفحه ۷۱

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب اتللو | نشر ثالث

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

می‌خواهم رؤیای سیب‌ها را بخوابم

معرفی نمایشنامه‌ی عروسی خون نوشته‌ی فدریکو گارسیا لورکا

تأملی در تأملات؛ بینش‌هایی برای زندگی و مرگ

مروری بر کتاب تأملات نوشته‌ی مارکوس اورلیوس

احساسات به ما چه می‌گویند؟

مروری بر کتاب کودک گفت‌وگو کنیم درباره‌ی احساس‌ها نوشته‌ی فلیسیتی بروکز و فرانکی آلن

کتاب های پیشنهادی