اگر از علاقهمندان حوزهی روایت هستید و جرایانهای داستاننویسی معاصر را دنبال میکنید، خالد حسینی برایتان نامی است آشنا. در مجموع و در یک کلام آنچه خواننده را شیفتهی داستانهای او میکند، یک عنصر بارز و شاخص در آثار اوست: قدرتی ستودنی در به تصویر کشیدن صادقانه، شفاف و صمیمانهی احساس آدمی؛ همین و بس. خالد حسینی تا مغز استخوان شما را با شخصیتهای قصههایش همراه و همدل میکند و آن "درد مشترک" میان خالق و مخاطب اثر ادبی که همانا اصل اساسی شکلگیری آفرینش ادبی است، جانمایهی داستانهای اوست.
خالد حسینی متولد 1965 در کابل از پدری تاجیک و دیپلمات و مادری افغانستانی (پشتون) و اهل ادب است. او به سبب شغل پدرش سالهای کودکی را در افغانستان و ایران و نوجوانی را در فرانسه سپری کرده است. به قدرت رسیدن حزب دموکرات خلق در پی انقلاب آوریل 1978 و پس از آن ورود شوروی به خاک افغانستان، بازگشت به وطن را برای خانوادهی حسینی ناممکن کرد؛ بنابراین در سال 1980 به ایالات متحده درخواست پناهندگی سیاسی دادند و از آن زمان تا امروز خالد حسینی و خانوادهاش مقیم این کشور هستند. او ابتدا از رشتهی زیستشناسی در دانشگاه سانتاکلارا و سپس از رشتهی پزشکی در دانشگاه سندیگوی کالیفرنیا فارقالتحصیل شد. در عین حال او دستی بر قلم داشت و ابتدا چند داستان کوتاه و سپس اولین داستان بلند خود را نوشت. آثار او همواره با استقبالی گسترده در آمریکا و سایر نقاط جهان مواجه شده است. او همچنین در سال 2006 از جانب ارگانهای حامیِ پناهندگان در سازمان ملل متحد به عنوان سفیر حسن نیّت این سازمان در افغانستان معرفی شد و به همین سبب باری دیگر به وطن بازگشت. یک سال پس از سفر به افغانستان، او بنیاد خالد حسینی را برای کمکهای بشردوستانه به مردم افغانستان تأسیس کرد.
برای خواندن مروری بر زندگی و آثار خالد حسینی میتوانید به پرونده "مشرق در مغرب؛ داستان سرنوشتها" در قسمت مقالات همین صفحه مراجعه فرمایید.
بن مایه های تراژیک در داستان ها پررنگ است و مهاجرت از عناصر ثابت قصه هاست که به یقین تجربیات شخصی حسینی در ساخت و پرداخت آن ها موثر بوده است. با این وجود سیر تکاملی و حرکت به سوی بهتر نوشتن در آثارش مشهور است. در آثار اولیه نگاه نویسنده بیشتر تک خطی است و گسترش قصه در محورهای معینی محدود میشود. در آثار بعدی اما او دید خود را وسعت بخشیده و هم از نظر محتوایی از ظرفیت های حداکثری قصه بهره گرفته است و هم از حیث تکنیکی پیشرفت چشمگیری کرده است.
از نکات جذب کننده آثار خالد حسینی برای مخاطبان فارسی زبان توجه ویژه او به ادبیات و شعر فارسی در قصه هایش است. گاه نام اثر را از شعری فارسی گرفته است، گاه از شعرای ادب فارسی به مناسبتی در قصه نام میبرد، گاه از یک شعر یا ترانه در خلال داستان _عموما به شکلی تکرارشونده که بخشی از بدنه قصه می شود و هویت ویژه ای می یابد_ بهره می گیرد و مواردی از این قبیل.
فیلم سینمایی بادبادک باز بر اساس همین رمان، به نویسندگی دیوید بنیوف و کارگردانی مارک فورستر در سال 2007 ساخته شد که به عقیده نگارنده ابدا با نسخه اصلی اثر قابل قیاس نیست و تنزل آشکاری نسبت به آن دارد.