سیمین دانشور اولین نویسنده زن ایرانی و مترجم و همسر جلال آل احمد بود و در اکثر فعالیت های فرهنگی و اجتماعی همسرش حضور و همکاری داشت. سیمین دانشور نخستین زن ایرانی بود که به صورت حرفه ای در زبان فارسی داستان نوشت. از مهم ترین ترجمه های او، ترجمه کتاب «کمدی انسانی» اثر ویلیام سارویان و کتاب های «دشمنان»و«باغ آلبالو» اثر آنتوان چخوف است.
سیمین دانشور، اولین نویسندهی زن ایرانی در دوران معاصر، متولد سال 1300 هجری خورشیدی در شیراز و سومین فرزند خانوادهای مرفه و سرشناس بود. پدرش، دکتر محمدعلی دانشور، پزشک و تحصیل کردهی فرانسه و آلمان و مادرش، قمرالسلطنه حکمت، نقاش و مدیر هنرستان دخترانهی هنرهای زیبای شیراز و همچنین دختر عموی علیاصغر حکمت بود. سیمین سه برادر و دو خواهر به نامهای منوچهر، هوشنگ، خسرو، هما و ویکتوریا داشت. او سالهای کودکی و نوجوانی را به خوشی در شیراز گذراند و تا پایان دبیرستان همانجا ماند. او دانشآموز مدرسهی انگلیسی زبان «مهر آیین» و دختری باهوش و درسخوان بود. اولین نوشتهی او، همین سالها در یکی از روزنامههای شیراز چاپ شد.
سال 1317 به همراه منوچهر و هما به تهران آمد و در یک مدرسهی شبانهروزی آمریکایی ساکن و اندکی بعد در رشتهی ادبیات فارسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. او برای گذراندن بخشی از دروس رشتهی ادبیات مانند دروس معلمی به دانشسرای عالی میرفت و در همانجا بود که با پروین اعتصامی آشنا شد. سه سال بعد پدرش را از دست داد و با وجود آنکه خانوادهای دارا داشت به دلایل اقتصادی به همکاری با رادیو تهران و روزنامهی ایران روی آورد و با نام مستعار «شیرازیِ بینام» مطلب نوشت.
در سال 1327 اولین کتابش، آتش خاموش، را منتشر کرد. دانشور در سال 1328، با رسالهای تحت عنوان « علمالجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم » ابتدا به راهنمایی فاطمه سیاح و پس از فوت او زیر نظر استاد فروزانفر، به کسب درجهی دکتری در رشتهی زبان و ادبیات فارسی نائل شد. « از استادان دانشور در دانشکدهی ادبیات میتوان از فروزانفر، بهار، بهمنیار، نصرالله فلسفی، فاضل تونی و ... نام برد. در این میان، فاطمه سیاح برای دانشور جایگاه ممتازی دارد و با احترام خاصی از او یاد میکند و او را مشوّقِ اصلی خود در داستاننویسی میداند.» سه سال بعد، دانشور با بورس تحصیلی به دانشگاه استنفورد ایالات متحده رفت و دورهی فوقدکتری خود را در رشتهی زیباییشناسی گذراند. یک سال بعد به ایران بازگشت و به تدریس در هنرستان هنرهای زیبا مشغول شد.
دکتر سیمین دانشور سرانجام در سال 1338 به عنوان دانشیار استاد علیقلی وزیری به استخدام دانشگاه تهران درآمد و قریب به دو دهه به تدریس زیباییشناسی و تاریخ هنر پرداخت؛ فعالیتهای دانشگاهی او ادامه داشت، تا سال 1358 که به سبب وضع وخیم جامعهی ایران در سالهای آغازین انقلاب تصمیم به بازنشستگی گرفت.
او پس از 13 سال وقفه در انتشار اثر، در سال 1340 دومین کتابش، شهری چون بهشت، را منتشر کرد و 8 سال بعد، یکی از مهمترین سالهای زندگی سیمین فرارسید؛ 1348. این سال به دو علت تاثیر عمیقی در زندگی او داشت، اول به سبب انتشار شاخصترین و شناختهشدهترین کتابش، سووشون، (در تیرماه) و دیگری مرگ نابهنگام و رمزآلود جلال (در شهریور ماه) که سیمین را واراد به تحمل سالها تنهایی و سکوت کرد. سیمین سالها در همان خانهی مشهور در دزاشیب که امروز امکان بازدید از آن برای علاقهمندان وجود دارد، دور از نظرها ماند؛ آرام و خاموش اما ذهنش روشن بود که نتیجهی آن، چند مجموعه داستان و رمان و به گفتهی خودش تعدادی کتاب که امکان چاپ ندارد و تحقیق و پژوهش و مجموعه مقالات و ترجمه و... است. سیمین دانشور سرانجام در سال 1390 درگذشت و در قطعهی هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
سیمین دانشور اولین زن نویسنده ایرانی در عصر معاصر بود که با مجموعه داستان ها و رمان های بیمانند او ، ادبیات داستانی معاصر ایران دگرگونی تازه ای را تجربه کرد.
اگر بخواهیم از میان آثار دانشور، یک شاهکار برای او قائل شویم، بی شک سووشون است. این داستان بلندترین جهش سیمین بود، اثری که قدرت و قوت آن، سیمین را از زیر سایه ی آل احمد بیرون کشید و نام او را در حوزه ی نویسندگان حرفه ای تثبیت کرد. داستان سووشون در بستری از یک واقعیت تاریخی خلق شده و دانشور با بهره گیری از تجریبات سال های کودکی تا جوانی اش به زیبایی و گیرایی از شجاعت، وطنپرستی، عدالت خواهی، ایستادگی، آزادگی و عشق سخن می گوید؛ مردی که حاضر است بمیرد اما گندم رعیتش را تسلیم بیگانگان نکند و زنی با هزار راز و درد و نگرانی؛ عاشق و سرانجام جسور.
کتاب کمدی انسانی اثر ویلیام سارویان.