کتاب با تشنگی پیر می شویم
نویسنده: کبری سعیدی (شهرزاد)
تابستان بود. هوای دم کرده و گرم پدر و مادرش روی تخت چوبی جلو قهوه خانه میخوابیدند. توبا و خواهرش زیر تخت او حتی از دیدن ستارهها سهمی نداشت. آسمان برای او کوتاه بود به اندازهی زمین و تخت و از بالای آسمان چوبی نفسهای پدرش و نالههای مادرش را میشنید.
«نگاه کن حالا من با ستارهها بیشتر از آن آدمی دوست هستم که تمام غمش نداشتن عینک آفتابی است!»
این تابستان هم مثل تمام تابستانها گرم بود.
صفحه ۲۹- نام کتاب: با تشنگی پیر می شویم
- ناشر : آده
- تعداد صفحات: 312
- شابک: 9786229263679
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1402
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان کوتاه
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
او هم یک قهرمان است
معرفی کتاب دکتر ژیواگو نوشتهی بوریس پاسترناک
میل ندارم مسیر تاریخ رو عوض کنم
مروری بر نمایشنامهی رمولوس کبیر نوشتهی فردریش دورنمات
از جهانِ قصهها
مروری بر کتاب حیوان قصهگو نوشتهی جاناتان گاتشال
کتاب های پیشنهادی