کتاب درد قهوه

نویسنده: ماریو بندتی

دوران کودکی و نوجوانیم در ذهنم زنده بود، اما من بزرگ شده بودم و دیگر آدمی نبودم که به زنی غریبه اعتماد نمی کرد و باید با شناخت قبلی رابطه برقرار می کرد و لذت م برد و رنج می کشید. دست تقدیر روزهای خاصی را برای هر نوع زندگی معنا می کند و سهم من، روزهایی بود متزلزل. زمان حال هر لحظه مرا بیشتر تسخیر می کرد. گذشته ام،‌به جای آنکه یار شاطر باشد بار خاطر بود. آینده ام اما روزهایی در راه.

افزودن به پاکت خرید 129,000 تومان

کتاب درد قهوه

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

ارواح معلق در تاریکی اسارت

مروری بر نمایشنامه‌ی خانه‌ی برناردا آلبا نوشته‌ی فردریکو گارسیا لورکا

ابتذال بشر

مروری بر کتاب آیشمن در اورشلیم نوشته‌ی هانا آرنت

ماه؛ دوستی برای زمین

مروری بر کتاب کودک من ماه هستم نوشته‌ی استیسی مک آنلتی

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 129,000 تومان