کتاب مقصد

نویسنده: بهرام بیضایی

میرعظیم [لبخند می‌ زند] پس تا کی؟ می فرمایید بریم؟ انسی ناگهان به گونه ای باور نکردنی می‌گریزد راننده شگفت زده از دور می نگرد. میر عظیم یک دم غافلگیر شده گذرنده ای را پس می‌زند و پی انسی می دود راننده یک دم تابوت را در اتاقک پشتی خود به یاد می آورد و تند می‌نشیند توی وانت و بوق زنان عرض خیابان را به فلاکتی دور می‌زند انسی به کوچه ای می‌پیچد میرعظیم به چندین تنه می‌زند و به کوچه می‌پیچد و یک گاری دستی راهش را می‌بندد انی میدود پیرزنی که از پنجره میبیند دو لنگه ی پنجره را می‌بندد.

افزودن به پاکت خرید 30,000 تومان

کتاب مقصد

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

با من به خورشید سلام کن

مروری بر کتاب سلام بر خورشید نوشته‌ی پونار آسوبار و ساغر پاشایی

او هم یک قهرمان است

معرفی کتاب دکتر ژیواگو نوشته‌ی بوریس پاسترناک

من به پوزیتیویسم شما نه می‌گویم!

رنه ولک: مروری بر زندگی و آثار

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 30,000 تومان