کتاب خاطرات هنرپیشه ی نقش دوم

نویسنده: بهرام بیضایی

گویا عده‌ای معلم اجنبی‌پرست پیدا شدن و خواستن که مثلا از دانشجوها و کارگرهای معترض پشتیبانی کنن. ‌های ذکی! خوشبختانه به موقع بهشون اعلام خطر شده. اما ناكسها اعلامیه دادن که فردا توی خیابونها راه می‌افتن. چه فرصت خوبی. قبل از اونها ما راه می‌افتیم؛ ما معلمهای معترضیم، و شعارهامون باید ماهیت ضدملی و ضداجتماعی مونو فاش کنه. خب، شما باید شبیه معلمها باشین. چطوری ممکنه؛ شما که تا حالا معلم ندیدین! هیچکدومتون مدرسه رفتین؟ نه، بی عرضه‌ها! هیچکدومتون پاتون به مدرسه رسیده؟ با وجود این باید شبیه معلمها باشین. لباسها رو به دقت بپوشین. زودتر! لباس معلمها کهنه‌س اما تمیزه. شماها خوشبختین که قیل و قال زندگی نمی‌ذاره قیافه‌های روز پیشتون یاد کسی بمونه. خوشبختین که مردم گذرنده همون عابرهای روز پیش نیستن. عرضه به خرج بدین بی‌فکرها! سرگرد ماهر، سلمونی سرها رو اداری بزنه.

کراوات، و پیرهن سفید یا راه راه ! لباسها چروک هست، نخ نما هست، اما کثیف نیست. عینک پنسی! تو بهتر بود سبیل داشتی و تو بهتر بود سبیل نداشتی. کاش موهای تو بلند بود، اما موهای تو رو می‌شه کوتاه کرد. اگر گفتین معلم کیه؟ کسی که درس می‌ده!

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب خاطرات هنرپیشه ی نقش دوم

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

هنر در حصار توتالیتاریسم و اخلاق

مروری بر کتاب حد‌ و مرزهای هنر نوشته‌ی تزوتان تودوروف

تک‌افتادگی؛ تباهی نوستالژی

مروری بر کتاب بدن تکه‌تکه‌شده نوشته‌ی لیندا ناکلین

او هم یک قهرمان است

معرفی کتاب دکتر ژیواگو نوشته‌ی بوریس پاسترناک

کتاب های پیشنهادی