کتاب نوشتن و همین و تمام
من به همه آدمها شباهت دارم. گمان نمیکنم که تا به حال کسی توی کوچه و خیابان از من روبرگردانده باشد. من نفس ابتذال هم هستم، فرّه ابتذالم. همان بانوی سالخوردة کتابِ کامیون هستم.
در آن نحوة زندگی، که برایتان شرح دادم، و در آن عزلت، همواره خطراتی نهفته است که گریبان آدم را میگیرد. گزیری هم نیست. وجود بشری وقتی که تنها باشد در شوریده عقلی دست و پا میزند. من این را قبول دارم. قبول دارم که شخصِ به خود فرو رفته کارش به جنون میکشد، هیچچیز نمیتواند او را از غرقه شدن در سرگشتگیِ خاص خودش برحذر دارد.
صفحه ۳۱
کتابهایی با حالوهوای سریال «جداسازی»
سریال «جداسازی» را نمیتوانید از ذهنتان خارج کنید؟ این کتابها حالوهوای پیچیده و تاریک آن را بازآفرینی میکنند
روزی که مریم، آذر و سردار مریم مسیر تاریخ را تغییر دادند
معرفی مجموعه کتاب زنان و مردانی که ایران را ساختهاند
حفرهای به نام لَری
معرفی کتاب مراقبت از یک سیاهچالهی خانگی نوشته میشل کیوواس