کتاب گزینه اشعار حسین منزوی
نویسنده: حسین منزوی
غزل 288
مژگان به هم بزن که بپاشی جهان من
کوبی زمین من به سرِ آسمان من
درمان نخواستم ز تو، من درد خواستم
یک دردِ ماندگار، بلایت به جان من
میسوزم از تبی که دماسنجِ عشق را
از هُرم خود گداخته زیر زبان من
تشخیصِ درد من به دلِ خود حواله کن
آه ای طبیبِ درد فروشِ جوان من!
نبضِ مرا بگیر و ببر نام خویش را
تا خون بَدَل به باده شود در رگان من
صفحه ۷۳مطالب پیشنهادی
آیا جادو نجاتمان میدهد؟
مروری بر کتاب آئورا نوشتهی کارلوس فوئنتس
آزادی به رنگ آتش
مروری بر کتاب محاکمهی ژان دارک در روان نوشتهی برتولت برشت
رنج میکشم، پس هستم
مروری بر کتاب نیلوفر و مرداب نوشتهی تیچ نات هان
کتاب های پیشنهادی