کتاب کاپیتان و دوشنبه

نویسنده: سمیه کاظمی حسنوند

نصرت‌خان دست و دل باز است

نصرت‌خان گفت: «من که هزار بار گفتم اوضاع خرابه، به خرج هیچکس نمی‌ره! چوب‌خطت پر شده. یک ساله آزگار داری نسیه می‌بری، والا به حضرت عباس، منم شریک دارم وگرنه اصلاً بهت نمی‌گفتم. شراکت اگه خوب بود که خدا یکی رو شریک خودش می‌کرد، بعد سر اینکه کی صبح بشه، کی شب بشه دعواشون می‌شد!» این را گفت و خودش زد زیر خنده.

صفحه ۳۳

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب کاپیتان و دوشنبه

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

مضحکه‌ای از جنگ

مروری بر نمایشنامه‌ی سرباز شکلاتی نوشته‌ی جرج برنارد شاو

کتاب‌های برتر درباره‌ی مهاجرت

کتاب‌های حاضر از آثار جان اشتاین‌بک گرفته تا آنی پرولکس تغییر مکان‌ها را از منظر جغرافیایی به تصویر می‌کشند

درد تبعید

نقد و بررسی کتاب دوستان من اثر هشام مطر

کتاب های پیشنهادی