
کتاب پرروترین دختر مبصر می شود (3)
کل کلاس از صداها و شوخیهای جولین لذت میبرد. به نظر میرسید تمامی ندارند. ذهن خلاقش مرتب شوخیهایی ابداع میکرد که هیچ معلمی نمیتوانست حدس بزند جریان آن چیست. جولین باز هم از پودر عطسهآور استفاده کرد. این بار در کلاس موسیقی آقای لوئیز که چند کلاس را با هم برای خواندن سرود یکجا جمع کرده بود.بیچاره آقای لوئیز نمیتوانست جلوی عطسهاش را بگیرد. جولین در مدرسه به خاطر شوخیها و کارهایی که میکرد بین بچهها معروف شده بود. اما جولین برای معلمها اصلاً چهرهی محبوبی نبود. مرتب از او حرف میزدند و از دستش ناراحت و عصبانی بودند.
صفحه 192



کدام رمان یا زندگینامه مرا آمادهی مادر شدن میکند؟
فرانچسکا سگال زندگینامه و رمانهایی دربارهی تجربهی مادر شدن معرفی میکند

من که فکر میکنم هر کس سرنوشتش را خودش مینویسد
بخشی از کتاب «نامه های خط خطی» اثر عرفان نظرآهاری

رمانی جذاب با طعم تلخ حقیقت
دربارهی کتاب لالایی برای دختر مرده نوشتهی حمیدرضا شاهآبادی