کتاب فضیلت های ناچیز

نویسنده: ناتالیا گینزبورگ

من متعلق به خانواده ‌ای هستم که کفش‌های همه‌شان درست و حسابی بود. به طوری که مادرم مجبور بود سفارش کمدی بدهد مخصوص نگهداری کفش چندین جفت کفش داشت . زمانی که پیش آنها بر‌می گردم ، با دیدن کفش هایم فریادهایی می کشند‌، از سر خشم و درد. اما من می‌ دانم که با کفش‌های پاره هم می شود زندگی کرد . این‌جا ، در رم ، زمان آلمانی‌ها ، تنهابودم و فقط یک جفت کفش داشتم . اگر آن‌ها را به کفاش می دادم ، مجبور می شدم دو سه روز در خانه بمانم و این برایم نا ممکن بود.

صفحه 9

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب فضیلت های ناچیز

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

تو را این‌چنین به یاد می‌آورم

مروری بر کتاب شهر و خانه نوشته‌ی ناتالیا گینزبورگ

برای زنی سرخ‌پوش، خیال‌انگیز، مرُده

مروری بر کتاب بانوی سرخ‌پوش بر زمینه‌ی خاکستری نوشته‌ی میگل دلیبس

داستان پیدایش و نابودی یک عشق

مروری بر کتاب نجواهای شبانه نوشته‌ی ناتالیا گینزبورگ

کتاب های پیشنهادی