کتاب یک بسته سیگار در تبعید
نویسنده: غلام رضا بروسان
دستت را روی قلبم بگذار
سگانی بسیار در دلم میلایند
میخواهم که بشنوی
خودم را موریانه و چوب دیدم
میخواهم که بشنوی
نیزاری تا زانو در آب فرو میرود
میخواهم که بشنوی
با رنج به دیدار من بيا
با غمی که طلای درونت را آب کند
در تیمارستان
معشوقه واقعیت ندارد
و بال هیچ بالشی به رؤیا نمیرسد.
رؤيا
دختری که قمر را با صدای دلکش میخواند
و میوهها
چون دری بسته از درخت باز میشدند.
تابستان ۸۰
مطالب پیشنهادی
در عمق وجودم زخمی دارم
مروری بر کتاب عسل و حنظل نوشتهی طاهر بن جلون
راز مخوف خانهی پدربزرگ
مروری بر کتاب استخوان نوشتهی علی اکبر حیدری
مبارزه برای کمربند مشکی
مروری بر کتاب سرخ سفید نوشتهی مهدی یزدانیخرم
کتاب های پیشنهادی