
کتاب کنسول افتخاری
قبل از خرید کتاب کنسول افتخاری بخوانید
گراهام گرین در این اثر با واقع بینی و طنز ظریف و رشک برانگیز خاص خود خواننده را به مشارکت در وقایع و اندیشه های داستان وامی دارد، بی آن که معلم اخلاق جلوه کند.
«مطمئن نیستم. وجدان انسان چیز سادهای نیست. من بهدوستی تو اعتقاد دارم. اما چطور مطمئن باشم که فکر نکنی مجبوری بهخاطر بیمارت بهاینجا بیایی؟ پلیس تو را تا اینجا تعقیب خواهد کرد، و قسمنامۀ بقراط تو همۀ ما را بهمرگ محکوم خواهد کرد، و علاوه بر آن احساس جرمی همکه فکر میکنم داری مطرح است. میگویند تو با زن فورتنوم میخوابی. اگر این حرف درست باشد، سعی تو برای کفارۀ آن گناه ممکن است به معنی مرگ همۀ ما باشد.»
صفحه 246
گروهی از انقلابی ها در یکی از شهرهای کوچک آرژانتین نقشه ربودن سفیر آمریکا را طراحی می کنند اما به اشتباه کنسول افتخاری انگلستان را می ربایند... همه شخصیت های اصلی این رمان پرکشش که گرین در کمال استادی بر پیرنگ آن مسلط است، ناگزیرند در مواجهه با بی عدالتی ها و مظالم این دنیای خشن فداکارانه در ازای خشنودی وجدان خویش محرومیت هایی را تحمل کنند. سرانجام آنچه پیشتر «پیروزی» به نظر می آمد، پس از نیل به اهداف چونان شکستی تلخ جلوه می کند.
پشت جلد
