
کتاب آدم های زندگی قبلی
در چهار گوشه میدان الکساندر پلاتز پلیس ایستاده ...
5 عدد
کتاب آدم های زندگی قبلی تفاوتی اساسی با زمان های پیشین وفی دارد. قهرمان زن او این بار از چیزی و جایی و کسی کنده و بالاخره خود را آزاد کرده و همچون پرنده ای اهلی، که ناگهان اصالت باستانی خودش را به یاد آورده باشد، شروع به پر زدن کرده و رفته. دور میدان الکساندر پلاتز نشسته و دارد فکر می کند شاید آزادی همین باشد؛ زنی تنها باشی نشسته روی لبه ی حوضی و پیش رویت آدم ها، زن و مرد، بروند و بیایند و کسی اعتنایی بهات نکند، فضولی نکند، هم دلی هم. آلمان داستان وفی رک و راست و بی تعارف است و قهرمان زن داستان انگار در این کشور، بعد از یک عالمه ماجرای داغ و پرالتهاب عشقی و خانوادگی و سیاسی از دهه های شصت و هفتاد و هشتاد و نود، حالا بالاخره این جا در این سرما لحظه ای فرصت کرده بایستد، کمی نفس بکشد و در جمود این شهر سری به خودش و گذشته اش بزند.
پشت جلد

