کتاب هوای تازه
نویسنده: احمد شاملو
با دستهایت برای دستهایم آواز خواندی
برای چشمهایم با چشمهایت
برای لبهایم با لبهایت
با تنت برای تنم آواز خواندی.
من با چشمها و لبهایت
انس گرفتم
با تنت انس گرفتم،
چیزی در من فورکش کرد
چیزی در من شکفت
من دوباره در گهواره کودکی خویش به خواب رفتم
و لبخند آن زمانیم را
بازیافتم
صفحه 200
مطالب پیشنهادی
مثل خون در رگهای من
کتاب مثل خون در رگهای من نوشته احمد شاملو
از زخم قلب...
برگرفته از کتاب "از زخم قلب..."
آدمها روی پل
دربارهی ویسواوا شیمبورسکا و کتاب آدمها روی پل
کتاب های پیشنهادی