
کتاب نفرین شدگان
«اون اوایل خیلی احساس گناه میکردم. نصف شبها، گاهی خوابِتو میدیدم و از خواب میپریدم. فکر میکردم داری صدام میکنی. یه حالت عجیبی بود. حتی تو بیداری هم گاهی فکر میکردم داری صدام میکنی. خیلی دلم میخواست برات خیلی چیزها رو بنویسم.»
«نوشتی که.» خاکستر سیگارم را تکاندم. «کاش همون چهار خطو هم ننوشته بودی، چون واقعاً حالمو خراب کرد.»
صفحه 48

بسیار عالی

کتاب خوبیه

این کتاب یکی از کتاب های مورد علاقه منه

توصیه می شه بخرید و مطالعه کنید

عالی و جذاب

خیلی شبیه کتاب های گلشیری نیست

نثر کتاب عالیه

نفرین شدگان داستان قشنگی دارد

انتظاراتم را برآورده نکرد

بسیار عالی

کتاب خوبیه

این کتاب یکی از کتاب های مورد علاقه منه

توصیه می شه بخرید و مطالعه کنید

عالی و جذاب

خیلی شبیه کتاب های گلشیری نیست

نثر کتاب عالیه

نفرین شدگان داستان قشنگی دارد


نوستالژی و ترجمه
معرفی کتاب در همسایگی مترجم: گفتوگو با سروش حبیبی به کوشش نیلوفر دهنی

چگونه زنان پیشرو تاریخ ایران را تغییر دادند؟
معرفی کتاب زنان پیشرو (داستانهایی برای دختران ایران) نوشتهی الهام نظری و گلچهره سهراب

داستان بارتلبی که ترجیح داد بگوید نه!
معرفی کتاب ترجیح می دهم که نه نوشته هرمان ملویل
انتظاراتم را برآورده نکرد