کتاب نامه هایی به یک نویسنده جوان

نویسنده: ماریو بارگاس یوسا

اگر پیش از مطالعه مسخ به شما گفته می‌شد که موضوع این رمان دگردیسی کارمند جزء درمانده‌ای است به سوسکی کریه و نفرت‌انگیز، شاید در حالی که خمیازه می‌کشیدید، با خودتان می‌گفتید: «چه خوب شد که در یک لحظه از خواندن رمانی چنان احمقانه خلاص شدم!». با وجود این اگر شما این داستان را با جادویی که کافکا در آن به کار برده است، خوانده باشید، با تمام وجودتان نگون بختی دهشتناک گِرِگور سامسال را «باور» می‌کنید: با او هم ذات‌پنداری می‌نمایید، رنج می‌کشید و اندوه یأس‌آلودی که کارمند بینوا را در خود فرو برده و نابودش می‌سازد، حس می‌کنید، تا آنجا که تنها با مرگ وی، دوباره به زندگی عادی‌تان که این داستان نامأنوس و عجیب آن را مختل کرده بود، بازمی‌گردید. اما شما داستان گرگور سامسا را باور می‌کنید چرا که کافکا به خوبی قادر بوده به شیوهای تعریف‌اش کند - با پارهای کلمات، سکوت‌ها، فاش‌سازی‌ها، جزئیات، تشکیلاتی از داده‌ها و اطلاعات و نیز سیر داستانی - تا آن را به خواننده بقبولاند و همه پیش‌زمینه‌های فکری لازم برای پذیرش اتفاقی این چنینی را به او القاء نماید. 

صفحه ۴۳

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب نامه هایی به یک نویسنده جوان

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

کالبدشکافی مرگ

مروری بر کتاب زندگی در مرگ اثر سو بلک

آن‌قدر دوستش داشتم که حتا بخشیدمش

بخشی از کتاب «زندگی در پیش رو» اثر رومن گاری

ماجراجویی در سفر زندگی

مروری بر کتاب پسرک، موش‌ کور، روباه و اسب نوشته‌ی چارلی مکسی

کتاب های پیشنهادی