
کتاب لی لا لی لا
«میبخشید، من کارمند شیفت شب هتل هستم. اولین بار است که این کار را انجام میدهم.» از کراوات مرد معلوم بود که آن را گره زده از دور سرش رد و بعد محکم کرده است. حالا بیش از ده دقیقه بود که داوید با چمدانی که با عجله بسته بود، جلوی پذیرش هتل منتظر ایستاده بود که کارمند تازهکار صورتحساب مخارج اضافه را از کامپیوتر دریافت کند. انتشارات کوبنر آنها را تقبل نمیکرد. مبلغ صورتحساب، چهل و شش یورو و بیست و دو سنت بود.
صفحه 258

اخر کتاب از اولش بهتر بود

پایان و سوژه متفاوتی داره. یکی از کتاب های مورد علاقه منه

خوندن این کتاب پیشنهاد میشه

شاید داستان کتاب در ابتدا ساده به نظر بیاد اما عمیقه

لی لا لی لا کتاب خوبیه

جالب و سرگرم کننده بود

داستانی درباره ی عشق و دروغ. جالب بود

اخر کتاب از اولش بهتر بود

پایان و سوژه متفاوتی داره. یکی از کتاب های مورد علاقه منه

خوندن این کتاب پیشنهاد میشه

شاید داستان کتاب در ابتدا ساده به نظر بیاد اما عمیقه

لی لا لی لا کتاب خوبیه

جالب و سرگرم کننده بود


چرا پدرها و پسرها میتوانند گریه کنند؟
معرفی کتاب کودک مردها گریه میکنند نوشتهی جانتی هاولی

به من از شبهای پررمزوراز سرزمین شنزارها بگو
معرفی کتاب شهرهای افسانهای، شاهزادگان و جنها (از اساطیر و افسانه های عرب) نوشتهی خیرات الصالح

در تاروپود کار و عشق و خاطره
مروری بر کتاب خاک کارخانه نوشتهی شیوا خادمی
داستانی درباره ی عشق و دروغ. جالب بود