کتاب فانوس خیال

نویسنده: اینگمار برگمان

تصميم من به رها کردن دوربین سینما، غیر نمایشی بود و از کارم بر روی فانی و آلکساندر ریشه می‌گرفت. آیا این بدنم بود که بر روحم فرمان می‌راند، یا روحم، جسمم را تحت تأثیر قرار می‌داد، نمی دانم، اما غلبه بر خستگی شدید جسمانی، هرچه بیشتر و بیشتر دشوار می‌شد. در تابستان ۱۹۸۵، آنچه را که تصور می‌کردم ایده ای مسحورکننده برای یک فیلم است، در اختیار داشتم. به جهان فیلم صامت دست می یافتم؛ کار کردن در قسمت‌های طولانی بدون هیچ دیالوگ یا جلوه‌های صوتی. سرانجام فرصتی برای قطع رابطه با حرافی‌ها یافتم. بلافاصله نوشتن فیلمنامه را شروع کردم. برای ملودرام کردن آن، بار دیگر در تماس با گریس قرار گرفتم. اشتياق، وجود داشت و روزهایم با نوعی خشنودی مرموز پر شده بود، گواهی راسـخ بـر پندارهای نیرومند من.

صفحه ۸۶


مروری بر کتاب فانوس خیال نوشته‌ی اینگمار برگمان

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب فانوس خیال

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

با من به خورشید سلام کن

مروری بر کتاب سلام بر خورشید نوشته‌ی پونار آسوبار و ساغر پاشایی

ویران‌شهر اورول یا واقعیت امروز؟

مروری بر کتاب ۱۹۸۴ نوشته‌ی جورج اورول

ماه؛ دوستی برای زمین

مروری بر کتاب کودک من ماه هستم نوشته‌ی استیسی مک آنلتی

کتاب های پیشنهادی