
کتاب غرامت مضاعف
با ماشین رفتم گلندل تا سه تا راننده ی کامیون تازه به بیمه نامه ی یه شرکت آبجوسازی اضافه کنم که مورد تمدیدیه ی هالیوودلند یادم اومد. گفتم اونجا هم برم. این جوری شد که پا گذاشتم تو اون «خونه ی مرگ»، درباره ش تو روزنامه ها خونده ین. وقتی من دیدمش اصلاً شبیه خونه ی «خونه ی مرگ» نبود. صرفاً به خونه به سبک اسپانیایی بود، شبیه باقی شون تو کالیفرنیا، دیوارهای سفید، سقف سفالی قرمز، به طرفش حیاط. کج وکوله ساخته بودنش، پارکینگ زیر خونه بود، طبقه ی اول روش بود بقیه ی خونه رو هم هر جا تونسته بودن پخش و پلا کرده بودن.


مامان، باهام حرف بزن
معرفی نمایشنامهی شب به خیر مادر نوشتهی مارشا نورمن

عشق میتواند انسان را به دروغهای بزرگی وادار کند
مروری بر نمایشنامهی نوای اسرارآمیز نوشتهی اریک امانوئل اشمیت

بیدارم نکنید، بگذارید همینطور بمیرم!
معرفی کتاب واقعیات قضیهی آقای والدمار همراه با دو نقد ادبی نوشتهی ادگار آلن پو