کتاب سنگ لحد
اولین باری که صدایش را شنیدم چهارده سال پیش بود. نشسته بودم روی تختم پشت پنجرهی اتاقم، سرم را چسبانده بودم به شیشهی پنجره و سرما داشت آرامآرام به جدارههای کاسهی سرم نفوذ میکرد.
نصف كلهام یخ زده بود و نصفِ دیگرش هنوز گرم بود. همیشه توی فیلمها دیده بودم که ممکن است آدمها از سرما بمیرند و از ترسِ مرگ هر چند دقیقه یک بار از پشت پرده میآمدم بیرون و میرفتم قسمت سردِ کلهام را میگرفتم روی بخاری اتاق تا گرم بشود و دوباره برمیگشتم پشت پنجره و سرم را میچسباندم به شیشه. در فاصلهی همین سرد و گرم شدنها بود که اولینبار صدایش به گوشم خورد.
صفحه ۳۷
بیدارم نکنید، بگذارید همینطور بمیرم!
معرفی کتاب واقعیات قضیهی آقای والدمار همراه با دو نقد ادبی نوشتهی ادگار آلن پو
الکسیویچ دنیا را میشنود و میبیند
مروری بر زندگی و آثار سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ، برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۵
چرا کتاب «درگیریهای جهانی» برای کودکان مهم است؟
معرفی کتاب کودک درگیریهای جهانی نوشتهی لوییس اسپیلزبری