
کتاب سلاخ خانه شماره پنج
معرفی کتاب سلاخ خانه شماره پنج
کتاب سلاخ خانه شماره پنج (Slaughterhouse-Five, or The Children's Crusade)، اثر برجسته و نوآورانه کورت ونه گات، یکی از مهمترین رمانهای ضد جنگ در ادبیات معاصر آمریکا به شمار میرود. این کتاب تلفیقی منحصربهفرد از خاطرات شخصی، طنز سیاه و عناصر علمی-تخیلی است که بر اساس تجربیات واقعی نویسنده به عنوان اسیر جنگی در جنگ جهانی دوم نوشته شده است. ونه گات در این اثر با درهم آمیختن واقعیت و خیال، ماهیت جنگ، مرگ و سرنوشت را به شیوهای تکاندهنده و فراموشنشدنی به چالش میکشد.
خلاصه کتاب سلاخ خانه شماره پنج
شخصیت اصلی کتاب سلاخ خانه شماره پنج، مردی به نام بیلی پیلگریم است که در زمان «رها» شده و قادر است به صورت غیرارادی در لحظات مختلف زندگی خود سفر کند. داستان بین دورههای متفاوت حیات او در حرکت است: از دوران جوانیاش به عنوان یک سرباز آمریکایی در جنگ جهانی دوم و اسارتش توسط آلمانها، تا زندگی پس از جنگ به عنوان یک بیناییسنج و ربوده شدنش توسط موجودات فضایی از سیاره ترالفامادور. محور اصلی این روایت پراکنده، تجربه هولناک بمباران شهر درسدن آلمان توسط متفقین است که بیلی (و خود ونه گات) از آن جان سالم به در برد2. ساختار غیرخطی رمان به گونهای است که پایان ماجرا در همان ابتدا برای خواننده آشکار میشود.
درباره نویسنده
کورت ونه گات (۱۹۲۲–۲۰۰۷) از داستاننویسان خلاق و تأثیرگذار آمریکایی است8. مهمترین تجربه زندگی او که جانمایه اصلی آثارش را شکل داد، به دسامبر ۱۹۴۴ بازمیگردد؛ زمانی که در جبهه جنگ توسط نازیها اسیر و در یک انبار گوشت زیرزمینی در شهر درسدن زندانی شد9. او شاهد بمباران وحشتناک این شهر توسط نیروهای متفقین بود که منجر به کشته شدن حدود ۱۳۴,۰۰۰ نفر شد ونه گات در سال ۱۹۶۹ بر اساس همین خاطرات، کتاب سلاخ خانه شماره پنج را نوشت که با وجود نظرات گوناگون منتقدان، به سرعت به فروش رفت و فیلم موفقی نیز از آن ساخته شد. سبک نگارش و طنز گزنده او باعث شده است که بسیاری او را با مارک تواین مقایسه کنند کتاب سلاخ خانه شماره پنج توسط ع. ا. بهرامی ترجمه شده است.
ساختار و سبک روایی کتاب
کتاب سلاخ خانه شماره پنج از فصلهای کوتاه و پاراگرافهای جدا از هم تشکیل شده که در ترکیب با یکدیگر، ساختاری یکپارچه و بدیع را میآفرینند. ونه گات در این رمان ماجرا را از زاویه دید چندگانه روایت میکند و تنها به تجربیات شخصی خود متکی نیست. او با بهرهگیری همزمان از راوی اول شخص (که خود نویسنده است) و راوی سوم شخص دانای کل، معنای نمادین فاجعه درسدن را به تمام بشریت تعمیم میدهد و به آن بعدی جهانی میبخشد.
