
کتاب دربی کنتاکی درب و داغان است
گفتم:« توجه نکن. فقط حواست باشه که ما این چند روز آینده توی لوییویلکنتاکی هستیم، نه لندن.نه حتا نیویورک. اینجا جای عجیبغریبیه. شانس آوردی اون کارآگاه روانی توی متل از تو صندوق یه تپانچه درنیاورده سوراخسوراخت کنه.» خندیدم، اما او نگران شده بود.
گفتم:« فقط تظاهر کن اومدهیی یه دیوونهخونهی گنده توی فضای باز رو ببینی. اگه اون دیوونهها از کنترل خارج بشن بهشون اشکآور میزنیم.»
صفحه 24


«هوش مصنوعی در دستکاری احساسات خیلی خوب خواهد شد.»
مصاحبه با کازوئو ایشی گورو، در بیستمین سالگرد انتشار رمان هرگز مرا رها نکن

الکسیویچ دنیا را میشنود و میبیند
مروری بر زندگی و آثار سوتلانا الکساندرونا الکسیویچ، برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۵

رنگ واقعه
معرفی کتاب واقعهای در زندگی یک نقاش منظره نوشتهی سزار آیرا