کتاب افسانه های تبای
نویسنده: سوفوکلس
ادیپوس: ( بی حوصله) نه !
اینهمه حرفهائی بی بهاست.
تسئوس : پس چرا
بر تو بیشتراز همه ستم رفته است؟
ادیپوس: پسرانم که از خون و گوشت منند تبعیدم کردند .
جنایت من به ضد پدرم
امید بهروزی را تباه کرد.
تسئوس: اگر چنین است،
اگر تو هنوز مطرودی و همیشه باید
دور از دیگران بسر بری، چرا می خواهند ترا بچنگ آرند؟
ادیپوس: پیام خدا ناچارشان کرده است .
تسئوس: خدا تهدید کرده است ...
ادیپوس: که در همین سرزمین مکافات بینند.
تسئوس: اینجا ؟ چرا؟ چه کشمکشی ممکن است
میان سرزمین ما و آنان درگیرد؟
ادیپوس: زمان، دوست من، زمان شکست ناپذیر در همه جا تا راج می کند.
زندگی بی زمان و بی مرگ تنها از آن خدایان است.
هرچیز دیگر نابود است. جوهر زمین غبار می شود.
صفحه 174
- نام کتاب: افسانه های تبای
- مترجم: شاهرخ مسکوب
- ناشر : خوارزمی
- تعداد صفحات: 376
- شابک: 9789644870323
- شماره چاپ: 8
- سال چاپ: 1401
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: نمایشنامه یونانی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
گریز از پدرکشی
مروری بر نمایشنامه زنان فنیقی نوشتهی اوریپید
پس از این جنایت زیبا، مرگ برایم دلپذیر است
مرور نمایشنامهی آنتیگونه اثر سوفوکل
همیشه در غربت
شاهرخ مسکوب: مروری بر زندگی و آثار
کتاب های پیشنهادی