کتاب ادام بید
قصه با شکوه همدلی ها
قبل از خرید کتاب ادام بید بخوانید
چگونه زندگی سادهی آدمهای معمولی با ضربهی سرنوشت از مدار خارج میشود و طومار حیاتشان در هم میپیچد؟ کتاب ادام بید (Adam Bede), نخستین رمان جورج الیوت، داستانی رئالیستی و «قصهی باشکوه همدلیها» است که به تصویر وفادارانهی زندگی، آزمونهای دشوار انسانی و تقدیر میپردازد.
درباره کتاب ادام بید
این رمان داستانی رئالیستی دربارهی آدمهایی معمولی است که در محیطی کوچک روابطی ساده دارند، اما این نظم عادی با فرود آمدن ضربهی سرنوشت به هم میریزد و انسانها با آزمونهایی دشوار و حتی خطر مرگ روبهرو میشوند. جورج الیوت نگارش این اثر را در سال ۱۸۵۷ آغاز کرد و آن را به شریک زندگیاش، جورج هنری لوئیس، تقدیم کرد و معتقد بود بدون عشق او هرگز این رمان نوشته نمیشد.
نکتهی جالب دربارهی انتشار کتاب این بود که چون الیوت میخواست هویتش (به عنوان خانم لوئیس) پنهان بماند، شایعه شد که نویسندهی کتاب کشیشی ناراضی به نام «جوزف لیگینز» است و حتی عدهای به ناشر حمله کردند که چرا حقوق نویسنده را نپرداخته است. منتقدان ویژگی مهم این اثر را تصویر کردن وفادارانهی زندگی و تقویت حس همدلی در خوانندگان میدانند.
خواندن کتاب ادام بید به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
- علاقهمندان به ادبیات کلاسیک انگلستان و رمانهای قرن نوزدهم.
- خوانندگانی که به داستانهای رئالیستی با تمرکز بر روانشناسی و احساسات عمیق انسانی علاقهمندند.
- کسانی که میخواهند با نخستین شاهکار جورج الیوت آشنا شوند.
- دوستداران ترجمههای کلاسیک و آثار ترجمهشده توسط رضا رضایی.
معرفی نویسنده و مترجم
جورج الیوت (۱۸۱۹-۱۸۸۰)، با نام اصلی مری آن اوانز، از بزرگترین نویسندگان عصر ویکتوریا است. او معتقد بود هنر باید دامنهی همدلی و همدردی ما را گستردهتر کند و مقدسترین کار هنرمند، تصویر کردن زندگی آدمیان است. این کتاب با ترجمهی رضا رضایی توسط نشر نی منتشر شده است.
جملات کتاب ادام بید
«بزرگترین بهرهای که از هنرمندان میبریم، چه نقاش باشند چه شاعر یا داستاننویس، این است که دامنهی همدلی و همدردی ما گستردهتر میشود. هنر قرابت بسیار به خود زندگی دارد، تجربههای ما را تقویت میکند و به تماس ما با همنوعان میافزاید. مقدس است کار هنرمندی که میکوشد زندگی آدمیان را تصویر کند.»
جورج الیوت نگارش ادم بید را در اکتبر 1857 آغاز کرد و در نوامبر 1858 به پایان رساند و کتاب در فوریه 1859 منتشر شد. او کتاب را به شریک زندگی اش، جورج هنری لوئیس تقدیم کرد و نوشت که اگر سعادت عشق او در زندگی نصیبش نشده بود هرگز این رمان نوشته نمی شد. بعد ار انتشار این رمان، شایعه هایی پخش شد مبنی بر اینکه کشیشی ناراضی به نام جوزف لیگینز نویسنده ان است، و جالب آن که حتی عده ای به ناشر حمله که چرا حق و حقوق نویسنده را زیر پا گذاشته و دستمزدی به او نپرداخته است. جورج الیوت که نمی خواست هویت خود را با عنوام خانم لوئیس فاش کند در این قضیه با سختی هایی رو به رو شد.
صفحه 14