کتاب گزینه اشعار حسین منزوی
نویسنده: حسین منزوی
غزل 288
مژگان به هم بزن که بپاشی جهان من
کوبی زمین من به سرِ آسمان من
درمان نخواستم ز تو، من درد خواستم
یک دردِ ماندگار، بلایت به جان من
میسوزم از تبی که دماسنجِ عشق را
از هُرم خود گداخته زیر زبان من
تشخیصِ درد من به دلِ خود حواله کن
آه ای طبیبِ درد فروشِ جوان من!
نبضِ مرا بگیر و ببر نام خویش را
تا خون بَدَل به باده شود در رگان من
صفحه ۷۳مطالب پیشنهادی
چشمهایت را ببند و دنیا را ببین
مروری بر کتاب کودک چشمهایت را ببند نوشتهی ویکتوریا پرزاسکوریوا
شبیه یک غاز خودت را بشناس!
معرفی کتاب کودک غازی که نمیخواست غاز باشد نوشتهی پتر هورا چک
نوبل ادبیات ۲۰۱۶
باب دیلن، برنده نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۶
کتاب های پیشنهادی