گردابی چنین هایل

نویسنده: جین ریس

یک بعد از ظهر داغ در ماه ژوئیه، عمه کورا به من گفت که برای یک ‌سال عازم انگلستان است. مریض احوال بود و احتیاج به تغییر آب و هوا داشت. در حین صحبت مشغول دوختن چهل تکه‌ای برای پیش‌بخاری بود. تکه‌های الماس شکل ابریشمین یکی در دیگری غرق می‌شد، قرمز، آبی، بنفش، سبز زرد و همه تبدیل به موجی رنگین شده بودند. ساعت‌ها و ساعت‌ها وقت صرف دوختن آن کرده بود و دیگر نزدیک بود تمام بشود. پرسید، تنها می‌شوم؟ و من گفتم «نه»، نگاهم را به رنگ‌های دوختنی‌اش دوختم. با خودم فکر کردم، ساعت‌ها، ساعت‌ها و ساعت‌ها وقت صرف آن شده.

صفحه ۶۲

گردابی چنین هایل

سفارش خود را از ۱۴ فروردین می‌توانید ثبت کنید

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

مامان دوستت دارم

معرفی کتاب کودک مامان دوستت دارم نوشته‌ی سپیده خلیلی

اولین مرد زندگی: پدر

مروری بر کتاب پروژه‌ی پدری به سردبیری فاطمه ستوده

در ستایش بی‌سوادی

درباره‌ی کتاب در ستایش بی‌سوادی نوشته‌ی هانس ماگنوس انسنس‌برگر

کتاب های پیشنهادی

سفارش خود را از ۱۴ فروردین می‌توانید ثبت کنید