
یک انبار زیرشیروانی که توسط پنجرهی کوچکی نور به داخل آن میتابد٬ مقداری اثاثیهی عجیب و غریب بهطور درهم و برهم ريخته است: چند صندوق٬ یک اجاق کهنه٬ یک مکان خیاطی.
کانوریس روی صندوق و سوربیه روی نردبانی فرسوده نشستهاند. لوسی نیز روی اجاق نشسته است. هر سه نفر دستبند به دست دارند. فرانسوا هم که دستبند به دست دارد در اتاق قدم میزند. هانری روی زمین خوابیده است.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتابهای پیشنهادی