کتاب کمال تعجب
نویسنده: عمران صالحی
مفتون امینی می گفت در تبریز روی تابلوی مغازه ای دیدم نوشته اند:«فروشگاه زهر».اتفاقا باغچه منزلمان احتیاج به سمپاشی داشت. رفتم توی مغازه ومقداری سم خواستم.
فروشنده نگاهی به سراپایم انداخت و گفت:«غریبه ای؟»
گفتم:«نه، چه طور مگه؟»
گفت:« مگر نمیبینی اینجا فروشگاه لوازم خانگی است.»
صفحه149
- ناشر : پوینده
- تعداد صفحات: 416
- شابک: 9789649542195
- شماره چاپ: 4
- سال چاپ: 1394
- موجودی : 9 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان فارسی طنز و فکاهی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی

حرفت را بزن ولی با مردم راه بیا
معرفی کوتاه کتاب کودک حرفت را بزن ولی با مردم راه بیا نوشتهی اسکات کوپر

اگه دروغ بگم چی میشه؟
دربارهی کتاب پینوکیو نوشتهی کارلو کلودی

ردپای شهرزاد بر سنگفرش شیلی
مروری بر کتاب اوالونا نوشتهی ایزابل آلنده
کتاب های پیشنهادی