کتاب کفتار
نویسنده: مرتضی فخری
شاید به دنیا آمده بودم، تا فریاد بزنم، آن بخش از هم پاشیدهی زندگی را، که نامش، بیکسی و تنهایی بود؛ آن هم، با مویههایی کشآمده، که سکینهی همسایه را نیز، کلافه میکرد. توی آغوش نه چندان گرمش، گویی بالا و پایین نمیشدم؛ و انگار او مرا، به سینههای فروافتادهاش، نمیفشرد؛ و التماسهای زنانهاش را، به پایم نمیریخت...
سکینه، هم چون تمام بیهودگیهای زندگیاش، تلاشی بیهودهتر داشت، برای ساکت کردنم. بچههایش نیز، برای آرام کردنم، به یأسی سرد دچار شده بودند؛ و مرا مدام، با خشمی فروخورده و یا آشکار، توی دستهای استخوانی و یا آغوش استخوانیترشان، بالا و پایین میکردند؛ و با لب و لوچههایی کشآمده و از کثیفی سرشار، میکوشیدند، مرا، به خنده وابدارند؛ اما... افسوس!...
صفحه 113
- نام کتاب: کفتار
- ناشر : افراز
- تعداد صفحات: 481
- شابک: 9786003262782
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1396
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز،رقعی
- دسته بندی: داستان فارسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
رقص مرگ در تروا
مروری بر کتاب ببر پشت دروازه نوشتهی ژان ژیرودو
باغ خودت را پرورش بده
معرفی کتاب چرا سیاست مهم است نوشتهی اندرو گمبل
سکوت خود را به تو تقدیم میکنم
معرفی کتاب سکوتم تقدیم به شما، آخرین کتاب ماریو بارگاس یوسا
کتاب های پیشنهادی