
کتاب هاویه
1 عدد
... من به داستان به عنوان یک کپی از زندگی نگاه نمی کنم. کپی کردن شکل عادی بخشی از زندگی برای من نویسنده ارزشی ندارد. داستانی که می نویسم باید جهانی تازه، شرایطی تازه، داشته باشد. باید اشیا و رفتار اشیا شکل بدیعی به داستان بدهد. باید یک زیبایی تازه خلق کرد. زیبایی ای که حتماً معنادار خواهد بود. استمرار در نوشتن به منظور کشف فضاهای تازه درحین نوشتن است. چرا که نوشتن کشف است. ممکن است نویسنده ای در شروع کار کلیت داستانی را در ذهنش نداشته باشد. این خصوصیت کشاف نوشتن است که اجزا و شکل و پیکره داستان را پیدا می کند و در نهایت ایجاد داستان بدیع می کند… همه ی این ها را، باید به صورت یک هارمونی ایجاد کرد. در این هارمونی کلمات هر جزئی، هر تصویری و هر کلمه ای جای خودش را دارد.
از مصاحبه ای با ابوتراب خسروی /پشت جلد



خود راه بگویدت که چون باید رفت
مروری بر کتاب و کسی نمی داند در کدام زمین می میرد نوشتهی مهزاد الیاسی بختیاری

تو همانی که امشب در رؤیا خواهم دیدش
یادداشتی بر کتاب «تو مثل من فردا دنیا آمدی: نامهنگاریها (۱۹۲۲-۱۹۳۶)، نویسندگان: مارینا تسوتایوا، بوریس پاسترناک، راینر ماریا ریلکه»

روایتی از عشق در دنیای موازی
معرفی نمایشنامهی یک توهم عاشقانه نوشتهی ترنس راتیگان