
کتاب راه (نوشته نجیب محفوظ)
نجیب محفوظ در این اثر(کتاب راه) بینش خود از جامعه ای جهان سومی را ارائه میدهد و به این نتیجه میرسد که بند از بندش گسیخته و پس رفته و صدها سال از پیشرفت بازمانده است.
نجيب محفوظ برای مضمونی که در نظر دارد، مثل فرانتس کافکا در مسخ، چارچوبی موازی، و نه متنافر با آن را برگزیده است. پس میتوان با تحلیل این چارچوب بیانی به عناصر تشکیل دهنده اش دست یازید و سپس به آنچه نویسنده میخواهد بگوید پی برد.
نویسنده ی مسخ قصه اش را به این صورت آغاز میکند که «یک روز صبح گرگور زامزا از خوابی آشفته بیدار شد و فهمید که در تخت خواب اش به حشره ای عظیم بدل شده است.» که در واقع به چیزی بیرون از او اشاره نمیکند، و به جای پناه بردن به استعاره و تشبیه و مجاز، هدفی مستقیم و روشن را دنبال میکند.
در آن روز غریب گرگور زامزا به حشره ای عظیم بدل میشود و از همین نقطه، که به نظر خیلی ها غیر منطقی می نماید، حوادث مسیر منطقی خود را آغاز میکنند، و از همین جاست که هنرمند آنچه را نام زندگی بر آن می نهیم ساختگی و در عین حال غیر معقول نشان میدهد.
پشت جلد


کوسهها از نزدیک: اصلاح افسانهها و کشف حقیقت
معرفی کتاب کودک دنیای رنگارنگ کوسهها نوشتهی اون دیوی

خواندن آثار ویلکی کالینز را از کجا شروع کنیم؟
معرفی آثار ویلکی کالینز

چگونه زنان پیشرو تاریخ ایران را تغییر دادند؟
معرفی کتاب زنان پیشرو (داستانهایی برای دختران ایران) نوشتهی الهام نظری و گلچهره سهراب