کتاب کارین: یک خاطره
کنراد در کودکی دستش را وسط نقشه آفریقا گذاشته بود و گفته بود «بزرگ که بشوم میروم اینجا». دل تاریکی ارمغان تاریک سفر او به کنگو در مقام فرماندة یک کشتی بخار است. هر آنچه را در این سفر به چشم دید، به گوش شنید و در عمق وجود حس کرد در قالب داستانی به تصویر کشید که مشهورترین و پیچیدهترین اثر او شد. عنوان اثر نهتنها به دل آفریقا، قارة سیاه، اشاره دارد که اشارهای است به دل شرو هر آنچه فاسد است، پوچ است و خبیث و شاید اشارهای است به قلب آدمی. شاید آن فریاد کورتز در آخر داستان «وحشت! وحشت!» فریاد کنراد بود. او در سفر کنگو رنجهای روانی و روحی بسیاری متحمل شد که به آسیب جسمانی منتهی گردید و سوغاتش از آفریقا به جز دل تاریکی تبهای مکرر و نقرس مادامالعمر شد. مقالات، تفاسیر و نقدهای فراوان بر این اثر کمنظیر مدرنیستی که گویی نسخة مدرن دوزخ دانته است نوشته شده.
نقد بیطرفانهی دو کشور دوست و همسایه
مروری بر مجموعه داستان چشم سگ نوشتهی عالیه عطایی
کدام رمان یا زندگینامه مرا آمادهی مادر شدن میکند؟
فرانچسکا سگال زندگینامه و رمانهایی دربارهی تجربهی مادر شدن معرفی میکند
پناه بر سینما
مروری بر کتاب موزاییک استعارهها: گفتوگو با بهرام بیضایی و زنان فیلمهایش نوشتهی بهمن مقصودلو