کتاب چگونه مانند یک امپراتور فکر کنیم

نویسنده: دونالد رابرتسون

اندیشیدن به فرزانه‌ای خردمند

مارکوس اورلیوس در جوانی به کرات عصبانی می‌شد، اغلب برای حفظ خونسردی‌اش با خویش در کشمکش بود. بعدها برای اینکه توانسته بود در آن لحظات بر خود مسلط شود و کاری نکند که پشیمانی به بار بیاورد از خدایان قدردانی کرد. او عواقب وحشتناک خلق‌وخوی هادریانوس را دیده بود. یک‌بار امپراتور در تغیُری شرم‌آور، مقابل چشمانِ وحشت‌زدة ناظرین، چشم یکی از برده‌های بیچاره را با نوک قلمی فلزی در آورد. وقتی به خود آمد با لحنی پوزش‌طلبانه از برده پرسید آیا کاری هست که در جبران جفایش برای او انجام دهد. مرد پاسخ داد: «فقط چشمم را می‌خواهم.»(1)

جانشين‌هاندریانوس، آنتونينوس، برعکس، به خلق‌وخوی خوب و متانت شهره بود. در اولین کتاب تأملات، مارکوس بارها دربارة فضائل پدرخوانده‌اش می‌اندیشد. حتی خود را پیرو1 آنتونینوس می‌خواند اما دربارة هادریانوس فضیلتی ذکر نمی‌کند. او به وضوح آنتونینوس را مظهر فرمانروایی ایده‌آل می‌دانست و آرزو داشت از همه لحاظ شبیه او شود.

کتاب چگونه مانند یک امپراتور فکر کنیم

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

باغ‌وحش کاغذی

معرفی کوتاه کتاب کودک تو لک لکی یا دارکوب؟ نوشته‌ی علی خدایی

در دل کوهستان یخ‌زده به دیدارم بیا!

مروری بر کتاب قلمرو رؤیایی سپید نوشته‌ی یاسوناری کاواباتا

بودن یا نبودنِ تو

معرفی کتاب دهان‌های گشاد نوشته‌ی محمد زفزاف

کتاب های پیشنهادی