من هم او و هم زندگی را میپرستیدم، و هم از او و هم از زندگی بیم داشتم، چون همانطور که او آرامش و فراموشی کامل به من داده بود گاهی هم به شکنجه و عذاب شدید گرفتارم میکرد. فرشته بود و اهریمن، شیرین بود و بیرحم، خوبی و بدی را به حد نهایت با هم توام داشت، خوبیهایی را که دیده بودم و بدیهایی را که حدس میزدم و از آن بیم داشتم.
صفحه 66
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید